فصل هفتم : از ذو قار تا بصره
7 / 1
بيعت گرفتن از حاضران
2182.الإرشاد ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: چون [امام على عليه السلام ] بهسرزمين ذو قار 1 رسيد، از كسانى كه به همراهش حضور داشتند، بيعت گرفت.
سپس سخن گفت و بسيار حمد و ستايش الهى كرد و بر پيامبر خدا
درود فرستاد. سپس فرمود:«حوادثى گذشت كه ما از روى تسليم بودن به فرمان خداوند متعال،
در آزمايشهايى كه ما را بدان آزمود و از روى اميدوارى به پاداش، بر
آنها صبر كرديم ـ در حالىكه در چشمانمان خار بود ـ، و شكيبايى بر
اين حوادث، بهتر از پراكندگى مسلمانان و ريخته شدن خونهايشان
بود.ما خاندان پيامبرى هستيم كه سزاوارترينِ مرد بود به حكومت دين
و به سرچشمه كرامتى كه خداوند، بدين امّتْ ارزانى داشت. اين طلحه
و زبير، نه از خاندان پيامبرند و نه از نسل پيامبر صلي الله عليه و آله . چون ديدند كه پس
از سالهاى سال،
ذو قار (ذى قار)، جايى ميان كوفه و واسط (البتّه به كوفه نزديكتر)
است و در آن، جنگ مشهور ميان ايرانيان و اعراب، واقع شده است. (تقويم البلدان:
292).