دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
حركت كردند و هر يك از طلحه و
زبير، حكومت را براى خود مىخواهد و نه همراهش. طلحه ادّعاى
خلافت نمىكند، مگر از آن رو كه پسر عموى عايشه است و زبيرْ
مدّعى آن نيست، مگر از آن رو كه داماد پدر اوست. به خدا سوگند، اگر
آنان به آنچه مىخواهند، دست يابند، زبير، گردن طلحه را خواهد زد و
طلحه، گردن زبير را و هر يك با ديگرى بر سر اين حكومت، ستيز
خواهند كرد. 1
2015.تاريخ الطبرى ـ به نقل از عتبة بن مغيرة بن اَخنس ـ:
سعيد بن عاص با طلحه و زبير، خلوت كرد و گفت: اگر پيروز شويد،
حكومت را به كه مىسپاريد؟ با من صادقانه بگوييد. گفتند: براى يكى از خودمان، هر كدام كه مردم انتخاب كنند.سعيد گفت: نه؛ بلكه بايد آن را در خاندان عثمان قرار دهيد؛ چرا كه
شما براى خونخواهى او دست به شورش زدهايد.گفتند: هجرت كنندگان بزرگ را واگذاريم و حكومت را به
فرزندانشان بسپاريم؟! 2
2016.تاريخ الطبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: جمليان با
ششصد نفر حركت كردند. همراه آنان عبد الرحمان بن ابو بكره و عبد
اللّه بن صفوان جمحى بودند. وقتى از منطقه چاه ميمون 3 گذشتند، شترى ذبح شده ديدند كه
خونش فوران مىكرد. آن را به فال بد گرفتند.وقتى مروان از مكّه بيرون رفت، اذان گفت و نزد طلحه و زبير آمد و
به آنان گفت: بر كدام يك از شما به عنوان خليفه سلام كنم و به نام او
براى نماز، اذان سردهم؟