دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 5

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چيزى در پاسخش نمى‏گفت، تا آن كه ماه سوم كشتن
عثمان، يعنى ماه صفر شد. معاويه، مردى از بنى عَبْس و يك نفر از
بنى رَواحه به نام قبيصه را فرا خواند و طومارى مُهر زده به وى داد
كه عنوانش چنين بود: از معاويه به على. سپس [به عَبْسى] گفت: هر
گاه وارد مدينه شدى، پايين طومار را بگير [و آن را بلند كن] و به وى
سفارش‏هايى كرد كه چه بگويد و فرستاده على عليه السلام را نيز روانه
ساخت.

هر دو بيرون آمدند و در آغاز ماه ربيع الأوّل، به مدينه رسيدند. وقتى
وارد مدينه شدند، عبسى طومار را ـ چنان كه مأمور شده بود ـ بلند
كرد و مردم، بيرون آمدند وبدان مى‏نگريستند. سپس به خانه‏هاى
خويش رفتند و دانستند كه معاويه، مخالف است.

مرد عبسى رفت تا بر على عليه السلام وارد شد. طومار را به وى داد. وقتى
[على عليه السلام [مهرش را شكست، در درون آن نوشته‏اى نديد، به
فرستاده [معاويه] فرمود: «چه خبر؟».

گفت: در امانم؟

فرمود: «بلى. فرستادگان در امان‏اند و كشته نمى‏شوند».

گفت: قومى را پشت سر گذاشتم كه جز به انتقام، رضايت نمى‏دادند.

فرمود: «از چه كسى؟».

گفت: از خودت! من شصت هزار پيرمرد را پشت سر نهادم كه زير
پيراهن عثمان، گريه مى‏كردند؛ پيراهنى كه براى آنان نصب شده بود
و بر منبر دمشق، كشيده شده بود.

فرمود: «خون عثمان را از من مى‏خواهند؟! مگر من مانند عثمان،
ستمديده [و خون باخته] نيستم؟ بار خدايا! در پيشگاه تو از خون
عثمان، برائت مى‏جويم». 1


تاريخ الطبرى: 4/443، الكامل فى التاريخ:
2/310.

/ 368