دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
نشانهاى از نشانههاى نبوّت وفضيلتى آشكار براى
على عليه السلام وعمّار وجود دارد وخطّ بطلانى است بر عقيده ناصبيان كه
گمان مىكنند على عليه السلام در جنگهايش بر حقنبود. 1 2071.ابن حَجر ـ پس از گزارش حديث خوارج ـ : و از
فايدههاى اين حديث ـ جز آنچه گذشت ـ، اين است كه اين، افتخارى
بزرگ براى على عليه السلام است و اين كه او پيشوايى بر حق بود، و اين كه او
در پيكارش با كسانى كه با او جنگيدند (در جمل و صفّين و غير از اين
دو جنگ)، بر حق بود. 2
2072.ابن حَجر ـ درباره آيه «وَإِن طَـآئِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
اقْتَتَلُوا؛ 3 و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم
بجنگند...» ـ: در اين آيه فرمان به پيكار با گروه سركش وجود دارد و
به اثبات رسيده است كه كسانىكه با على عليه السلام جنگيدند، سركش (باغى)
بودند. 4
2073.مجموع فتاوى ابن تيميّة ـ پس از آوردن حديث عمّار، كه
او را گروه سركش مىكُشند ـ : و اين هم دلالت بر درستى امامت
على عليه السلام و وجوب اطاعت از وى دارد، و اين كه هر كس به پيروى او
دعوت كند، به بهشتْ دعوت كرده است، و آن كه به جنگ با او
فراخوانَد، به آتش فرا خوانده است ـ گرچه تأويل كننده باشد ـ، و همين
حديث، دليل است بر آن كه پيكار با على عليه السلام جايز نبود. بر اين اساس،
جنگكننده با او خطاكار و بر باطل است ـ گرچه تأويل كننده باشد ـ، يا
سركش (باغى) است ـ اگر تأويل كننده نباشد ـ و اين، درستترين
نظريه اصحاب ما و حكم به خطاكار بودن كسانى است كه با على عليه السلام
پيكار كردند و اين، همان نظر پيشوايان فقيه [اهل سنّت [است؛ آنها كه
پيكار با سركشان تأويل كننده را بر همين نظريه مبتنى داشتهاند. 5