دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
ايراد، مصون نمىمانْد و انگيزههاى ساختگى بودنش
روشن مىگشت و نشانههاى خداوند سبحان بر بطلانش اقامه مىگرديد.
بدين ترتيب، صحّت و سلامت اين دو حديث از تمام آنچه گفته شد، خود،
دليلى روشن است بر ثابت بودن آنها ـ چنان كه ما بيان كرديم ـ.از همين قبيل است روايت مستفيضى از پيامبر صلي الله عليه و آله كه به اميرمؤمنان
فرمود: «اى على! تو براى تأويل قرآن مىجنگى، چنان كه من براى تنزيلش
جنگيدم». 1 نيز اين سخن پيامبر صلي الله عليه و آله خطاب به سهيل بن عمرو و كسانى كه
(براى [شنيدن [خطابه سهيل عليه بردگانى كه اسلام آورده بودند) نزد او
گرد آمده بودند، كه: «اى گروه قريش! [يا از اين كارها [دست بر مىداريد،
يا اين كه خداوند، مردى را به سوى شما برمىانگيزد كه براى تأويل قرآن با
شما بجنگد، چنان كه من براى تنزيلش با شما جنگيدم».برخى از ياران پيامبر صلي الله عليه و آله به او گفتند: اى پيامبر خدا! او كيست؟ آيا فلانى
است؟ فرمود: «نه». گفتند: پس فلانى است؟ فرمود: «نه؛ بلكه او همان وصله
كننده كفش است كه اكنون درون اتاق است».نگاه كردند و على عليه السلام را در اتاق يافتند كه كفش پيامبر خدا را وصله
مىزد. 2
و از همين قبيل است سخن پيامبر صلي الله عليه و آله به اميرمؤمنان كه: «پس از من با
ناكثين، قاسطين و مارقين مىجنگى». سخن درباره اين حديث هم مانند
ديگر احاديثى است كه گذشت. اين حديث نيز از هر ايراد سَندى مبرّاست و
دليلى بر بطلان صدور آن نيست و ثبوتش مسلّم است و شيعه و اهل سنّت،
تسليم نقل و روايت آناند و اين، دليلى ديگر است بر درستى آن حديث.و از همين نمونههاست سخن پيامبر صلي الله عليه و آله كه: «على با حق است و حق با
على