مرگ ، من را
اينک موج سنگين گذرزمان است که در من مي گذرد اينک موج سنگين زمان است که چون جوبار آهن در من مي گذرد اينک موج سنگين زمان است که چو نان دريائي از پولاد و سنگ در من مي گذرد ***در
گذر گاه نسيم سرودي ديگرگونه آغاز کرده ام در
گذرگاه باران سرودي ديگرگونه آغاز کرده ام در
گذر گاه سايه سرودي ديگرگونه آغاز کرده ام نيلوفر و
باران در تو بودخنجر و فريادي در من فواره و رؤيا
در تو بود تالاب و سياهي در من در
گذرگاهت سرودي دگر گونه آغاز کردم ***من برگ را
سرودي کردمسر سبز تر ز
بيشهمن موج را
سرودي کردمپرنبض تر ز
انسانمن عشق را
سرودي کردمپر
طبل تر زمرگ سر سبز تر ز
جنگلمن برگ را
سرودي کردمپرتپش تر از
دل دريامن موج را
سرودي کردمپر طبل تر از
حياتمن مرگ را
سرودي کردم