آیدا در آینه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیدا در آینه - نسخه متنی

احمد شاملو

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بي گاهان

به غربت

به زماني که
خود در نرسيده بود -

چنين زاده شدم
در بيشه جانوران و سنگ،

و قلبم

در خلاط،

تپيدن آغاز
کرد

***

گهواره تکرار
را ترک گفتم

در سرزميني
بي پرنده و بي بهار

نخستين سفرم
باز آمدن بود ازچشم اندازهاي اميد فرساي ماسه و خار،

بي آن که با
نخستين قدم هاي نا آزموده نوپائي خويش

به راهي دور
رفته باشم

نخستين سفرم

باز آمدن بود

***

دور دست

اميدي نمي
آموخت

لرزان

بر پاهاي
نوراه

رو در افق
سوزان ايستادم

دريافتم که
بشارتي نيست

چرا که سرابي
در ميانه بود

***

دور دست
اميدي نمي آموخت

دانستم که
بشارتي نيست:

اين بي کرانه

زنداني چندان
عظيم بود

که روح

از شرم
ناتواني

دراشک

پنهان مي شد

/ 12