دیوان شمس نسخه متنی

2301. من سرخوش و تو دلخوش غم بي دل و بي سر به
2302. هشيار شدم ساقى دستار به من واده
2303. ناگاه درافتادم زان قصر و سراپرده
2304. هر روز پرى زادى از سوى سراپرده
2305. كى باشد من با تو باده به گرو خورده
2306. ناموس مكن پيش آ اى عاشق بيچاره
2307. بربند دهان از نان كمد شكر روزه
2308. يا رب چه كس است آن مه يا رب چه كس است آن مه
2309. من بيخود و تو بيخود ما را كى برد خانه
2310. اى غايب از اين محضر از مات سلام الله
2311. از انبهى ماهى دريا به نهان گشته
2312. ديدم رخ ترسا را با ما چو گل اشكفته
2313. اى جان تو جانم را از خويش خبر كرده
2314. اى روى تو رويم را چون روى قمر كرده
2315. دل دست به يك كاسه با شهره صنم كرده
2316. امروز بت خندان مي بخش كند خنده
2317. اى خاك كف پايت رشك فلكى بوده
2318. مستى ده و هستى ده اى غمزه خماره
2319. آن يار غريب من آمد به سوى خانه
2320. بي برگى بستان بين كمد دى ديوانه