واجبات و محرمات در شرع اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
45 - چنانچه واجب است تعلم خود احكام شرعى، واجب است تعلم موضوعات آن يعنى عبادت هاى كه از طرف شرع اختراع شده است، مانند نماز، روزه، زكات، حج، كفارات و غيره، همچنين واجب است ياد گرفتن اجزأ، شرائط و موانع عبادت ها، اجزأ نماز مانند تكبيره الاحرام، ركوع، سجود، شرايط آن مانند پاكى بدن و لباس و داشتن وضو و رو به قبله بودن، موانع آن مانند حرف زدن، غذا خوردن و غيره در وسط نماز. و اجزأ حج مانند احرام، وقوف، طواف و سعى، همچنين اجزأ و شرايط واجبات ديگر. نيز واجب است ياد گرفتن موضوعات غير عادى، يعنى اشيأ خارجى كه حكم شرعى بر آن بار شده مانند آب قليل، آب كر، معدن، انفال مسافرت، قصر، اتمام، اقامه، وطن، صعيد و غيره، كه هر يك از اين عناوين داراى حكم شرعى است.46 - واجب است بر هر مكلفى فراگرفتن مسائل واجب و حرام عملى كه محل ابتلأ در زندگى اوست، خواه مربوط به امور شخصى باشد يا مربوط به خويشان و اجتماع، و خواه مربوط به عبادت باشد يا معاملة و غيره؛ چنانچه واجب است فراگرفتن مسائل اصولى و اعتقادى، لكن ياد گرفتن مسائل فروع دين، واجب شرعى و عقلى؛ و تعلم مسائل اصول دين، غالبا واجب عقلى محض است.47 - حرام است احداث بدعت در دين، يعنى انجام دادن عملى كه جزء دين نيست يا از دين بودن آن ثابت نيست، به نام دين يا آموختن آن به ديگران، خواه از اعتقادات باشد، يا از عبادات يا غير آنها، نظير اعتقاد به قداست درختى يا مكان خاصى يا پختن آشى مثلا در فلان روز يا فلان مكان، يا به اسم فلان شخص، يا گرفتن روزه وصال، يا روزه سكوت.48 - حرام است دادن فتوا و بيان حكم شرعى بدون علم، چه شخص اهل فتوا باشد يا نه. همچنين حرام است دادن پاسخ خلاف به سؤ ال شرعى.49 - حرام است بر عالم دينى كتمان علم خود، خواه متكلم در اصول عقايد باشد، يا فقيه در احكام فرعى، يا عارف در فنون اخلاق، مفسر در علوم قرآن، محدث در نقل سنت و حديث. به عبارت ديگر واجب است اظهار نظر و بيان معلومات به وسيله زبان و قلم بر هر صاحب فنى از فنون اسلامى، در صورت قدرت وى و نياز جامعه و نبود غير او، و در اين مسأله اگر صاحب علم منحصر به فرد باشد اظهار و بيان براى او واجب عينى و اگر متعدد باشد واجب كفايى خواهد بود.50 - حرام است بر هر متخصص فنى از فنون مختلف امور دنيوى، كتمان كردن دانش خود در صورت نياز مبرم جامعه، مانند پزشكى، مهندسى در رشته هاى مختلف، تخصص در صنايع گوناگون، بلكه بر همه اينان واجب كفايى است اشتغال به فن خود به مقدار رفع نياز مردم؛ چنانچه بر همه مردم واجب كفايى است اشتغال به حرفه هايى كه نياز به تخصص زيادى ندارد مانند بقالى، عطارى، تجارت، نانوايى، كشاورزى، دامدارى و غيره در صورت احتياج مردم. و بلكه در كشور اسلامى هر نيازى كه عمومى و ضرورى است و ترك آن سبب خلل در نظام اجتماعى است، از كارگرى و كارمندى گرفته تا تصدى پست هاى بالاى كشور، واجب كفايى و گاهى واجب عينى است. لكن مراد اين نيست كه مجانا مشغول شوند، بلكه اصل اشتغال واجب است خواه مزد بگيرد يا نه.