واجبات و محرمات در شرع اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

واجبات و محرمات در شرع اسلام - نسخه متنی

تألیف: آیت الله مشکینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


274 - اغلب آن چه آن را ايقاع گويند؛ يعنى تعهدات يك جانبه، چنانچه در اول فصل 6 گذشت پس از انشأ و تماميت، واجب الوفأ است و نقض و به هم زدنش حرام است. مصاديق ايقاع در مسائل بعد خواهد آمد.

275 - واجب استبر مكلف طبق قسم صحيح خود، يعنى سوگند به خداوند، عمل كند.

276 - واجب است عمل كردن به نذر، يعنى كارى را به عنوان حق خداوند بر عهده گرفتن.

277 - واجب است عمل كردن به عهد، يعنى معاهده با خداوند در انجام عملى، تخلف در هر يك از اين سه مساله، كفاره خاص دارد كه در كفارات ذكر شده است.

278 - حرام است قسم خوردن كه يمين غموس ناميده مىشود، يعنى قسمى كه گويا انسان را در درياى گناه فرو مىبرد.

279 - واجب است حفظ كردن وديعه و امانت هاى مالكى تا آنگاه كه به صاحبشان برسد. امانت مالكى مالى است كه از طرف مالك در اختيار شخص قرار گيرد؛ مانند وديعه دردست امانت دار، مال مورد اجاره در دست مستاجر، اموال كارفرما در دست كارگر، و اموال مضاربه و مزارعه در دست عامل.

280 - واجب است حفظ و رد امانت هاى شرعى، يعنى اموال مردم كه به اجاره شرع در اختيار شخص قرار گرفته است، نظير مال پيدا شده، كودك پيدا شده، مالى كه مثلا از فروشنده خانه يا صندوق، اشتباها در داخل آنها به دست خريدار افتاده است.

281 - واجب است توفيه در ادأ، يعنى به نحو درست و صحيح انجام دادن سنجش در مقام تحويل كالا؛ خواه سنجش به كيل باشد، يا وزن، يا شمارش، يا مساحت، يا رويت، يا غير آنها؛ خواه سنجش در تحويل جنس فروخته شده باشد، يا در عوض و ثمن آن، يا در وام پرداختى، يا سهم موقوف عليهم در باب وقف، يا سهم الارث در تقسيم ميراث، خيانت در اين مرحله، حرام موكد است و آن را تطفيف گويند؛ يعنى كمتر از حق پرداختن، خواه در بدهى هاى خلقى باشد يا خالقى.

282 - واجب است اخراج و تاديه بدهى ها در صورت رسيدن زمان پرداخت و مطالبه صاحبان حقوق و قدرت اداى بدهكار، خواه بدهى خلقى باشد، مانند بدهى هايى كه وقتشان رسيده است و خسارت هاى مالى كه به دليل اتلاف جان يا مال ديگران بر عهده شخص ثابت شده است، و خواه بدهى هاى خالقى، نظير خمس، زكات، كفاره و غيره، امتناع از اداى حقوق و اموال مردم، هر حقى و هر شخصى باشد، حرام موكد است، مگر در موارد استثنايى.

283 - واجب است پرداخت حق الجعاله، پس از انجام عمل؛ مثلا اگر شخصى بگويد هر كس ماشين مرا پيدا كرد صد دينار به او مىدهم و كسى آن را پيدا كرد و تحويل داد، بايد صاحب ماشين صد دينار را كه حق الجعاله گويند، فورا به عامل پرداخت كند.

/ 81