چهارده قرن با غدیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهارده قرن با غدیر - نسخه متنی

محمدباقر انصاری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غدير، معرف حزب اللَّه

[ اثبات الهداة: ج 2 ص 139 ح 606. ]

حسن بن ظريف مى گويد: به امام عسكرى عليه السلام نامه اى نوشتم و سؤال كردم: معناى قول پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام چيست كه فرمود: ''من كنت مولاه فهذا على مولاه''؟

امام عسكرى عليه السلام فرمود:

مقصود حضرت آن بود كه او را عَلَم و علامتى قرار دهد كه هنگام اختلاف حزب خداوند با آن شناخته شوند.

احتجاج اصحاب پيامبر با غدير

اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله حاضران در غدير بوده اند و بعنوان شاهد ماجرا از يك سو و ياران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از سوى ديگر مطرح هستند.

در اجتماعى كه سقيفه حكومت يافت و كارگزاران سقيفه گروهى از صحابه ى حاضر در غدير بودند كه به دين پشت پا زدند و در صدد محو آثار غدير و قتل صاحب غدير بر آمدند، در چنين اجتماعى دفاع ياران باقيمانده ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از غدير ارزش بالايى دارد.

در نگاهى ديگر اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در نظر مخالفين غدير جايگاه ويژه اى دارند و در عدالت آنان ترديدى ندارند، اگر چه دوستان غدير اين مطلب را قبول ندارند. اينك اگر گروهى از صحابه درباره ى غدير شهادت دهند، بايد آن را دليلى عظيم بر حقانيت آن دانست و پاسخ دندان شكنى به مخالفان خواهد بود.

موارد مختلفى كه اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله غدير را مطرح كرده اند به اهميت آن مى افزايد چه آنكه اكثراً در موقعيتهايى كه صورت مناظره و اتمام حجت داشته و حتى
از نظر اجتماعى برايشان مسئله ساز بوده، به گفتن حقيقت مبادرت ورزيده اند و از كتمان آن اجتناب كرده اند.

ابوذر غفارى: پيامبر شاهدِ من و من شاهد بر غدير

[ بحارالانوار: ج 37 ص 193 ح 76. ]

ابوذر از اولين ياران غدير و از آن سه نفرى است كه در روزهاى اول سقيفه مقاومت كردند و با غاصبين بيعت نكردند. او بارها مسئله ى غدير را با جزئياتش مطرح مى كرد و با آن احتجاج مى نمود.

ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمه اى برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اى مردم هر كس مرا مى شناسد كه مى شناسد، و هر كس مرا نمى شناسد من خود را به اسمم برايش معرفى مى كنم. من جندب بن جناده ابوذر غفارى هستم. بحق خدا و رسولش از شما مى پرسم كه آيا از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيديد كه مى فرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آرى بخدا قسم.

ابوذر گفت: اى مردم، آيا قبول داريد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير خم ما را جمع كرد و فرمود: ''اللهم من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...''.

همه گفتند: آرى بخدا قسم.

عمار ياسر در جواب عمروعاص در صفين

[ بحارالانوار: ج 33 ص 30. ]

در جنگ صفين عمروعاص براى اصحاب خود اين حديث را نقل كرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: ''عمار را گروه متجاوز مى كشند و عمار از حق جدا نمى شود و آتش جهنم او را نمى سوزاند''.
يك نفر از لشكر معاويه به عمروعاص گفت: هم اكنون عمار در لشكر على بن ابى طالب عليه السلام است!! عمروعاص گفت: اگر بتوانى بين من و او جمع كنى با هم صحبت مى كنيم.

وقتى عمار و عمروعاص در مقابل هم قرار گرفتند عمرو گفت: اى عمار، تو را بخدا قسم مى دهم كه از اسلحه كشيدن اين دو لشكر مانع شوى و خون آنان را حفظ كنى! ما كه يك خدا را مى پرستيم و به قبله ى شما نماز مى خوانيم و به همان دينى دعوت مى كنيم كه شما دعوت مى كنيد و كتاب شما را مى خوانيم و به پيامبرتان ايمان داريم.

عمار در جواب او ضمن مطالبى گفت: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من دستور داده با قاسطين كه شما هستيد بجنگم. اى ابتر، آيا بياد دارى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود: ''من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه''؟ صاحب اختيار من خدا و رسول و بعد از آنان على است، ولى تو مولى و صاحب اختيار ندارى!!

معاويه وقتى اين خبر را شنيد گفت: ''عرب هلاك شده است اگر سبك شمردن اين غلام سياه آنان را دريابد''! و منظور او عمار بود.

/ 109