اشاره ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به اينكه عمر من به پايان رسيده و از ميان شما مى روم. پس بايد معناى مولى در رابطه با ايام بعد از رحلت حضرت باشد كه همان امامت و وصايت است.
قرينه ى پنجم
در چندين مورد خدا را بر اين ابلاغ شاهد گرفتند كه در هيچيك از احكام الهى چنين نكردند. پيرو آن چندين بار از مردم خواستند كه 'حاضران به غائبان اطلاع دهند' كه اين را هم در هيچيك از احكام الهى انجام ندادند.
قرينه ى ششم
تصريح حضرت به ترس از تكذيب مردم در حاليكه درباره ى هيچيك از احكام الهى چنين ترسى نبود. معلوم است كه تعيين جانشين همان موقعيت حساس در قلوب مردم است كه به آسانى نمى پذيرند.
قرينه ى هفتم
آيه 'اليوم اكملت لكم' نيز مانند آيه ى فوق درباره ى هيچيك از احكام الهى نازل نشده، و لزوماً بايد مهمترين احكام اسلام باشد كه كمال دين با آن باشد.
قرينه ى هشتم
مسئله ى بيعت كه در اثناء خطبه مطرح شد و بصورت لسانى و بعد از خطبه با دست انجام شد، بعنوان قبول امارت و ولايت مى تواند باشد نه معناى ديگر.
قرينه ى نهم
بيعت و تبريك حاضرين غدير و گفتگوهايى كه دوست و دشمن در غدير داشته اند معلوم مى كند كه از اين جمله معناى ولايت و امارت را فهميده اند و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله برداشتِ آنان را رد نكردند و يا اصلاحى نسبت به آن نداشتند.