نظر علمى درباره سبب نزول آيه اكمال دين - پژوهشی در اسباب نزول آیه اکمال دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی در اسباب نزول آیه اکمال دین - نسخه متنی

علی کورانی، مترجم: مصطفی فضائلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در«درّالمنثور» چنين آمده است:

ابن مردويه و ابن عساكر به سندى ضعيف از ابوسعيد خدرى نقل كرده اند كه گفت: هنگامى كه رسول خدا در روز غديرخم على را نصب كرد و ولايت او را اعلان نمود، جبرئيل بر او فرود آمد و اين آيه را آورد: اليوم اكملت لكم دينكم….

ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر به سندى ضعيف از ابوهريره نقل كرده اند كه چنين گفت: روز غديرخم يعنى روز هيجدهم ذو الحجة پيامبر ـ صلى الله عليه وسلم ـ چنين گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه، پس آنگاه خدا اين آيه را فرستاد: اليوم اكملت لكم دينكم….63

البته ضعيف شمردن اين دو حديث از سوى سيوطى يا ضعيف شمردن ساير احاديث از سوى ديگران به اين معنا نيست كه اينان حديث غدير را ضعيف شمرده اند، بلكه مى گويند حديث غدير صحيح است، امام آيه اكمال دين پيش از آن روز نازل شده است، و در اين ادّعا به سخن خليفه، عمر، تمسك مى كنند كه در صحاح آنان آمده است. پس به طورى كه خواهيم ديد مشكل آنان سخن عمر است كه براى اثبات آن هر حديث مغاير آن را ضعيف مى شمارند هر چند راويان آن مورد وثوق باشند.

قول سوم

قول خليفه دوم، عمر، اين است كه آيه اكمال دين در حجةالوداع و در جمعه روز عرفه،نازل گرديده است. قول مشهور در نزد برادران اهل سنت نيز همين است. بخارى در«صحيح» چنين روايت كرده است:

طارق بن شهاب از عمر بن خطاب ـ رضى الله عنه ـ حكايت مردى يهودى را نقل مى كند كه گفت: اى اميرمؤمنان در كتاب شما آيه اى است كه آن را همواره مى خوانيد، اگر اين آيه بر ما جماعت يهود فرستاده شده بود هر آينه آن روز را عيد مى گرفتيم. خليفه از او پرسيد: كدام آيه است؟ پاسخ داد: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً، عمر گفت: ما آن روز و مكانى كه اين آيه در آن بر پيامبر ـ صلى الله عليه و سلم ـ فرود آمد را مى شناسيم، آن روز، جمعه و در عرفه بود.64

عموم منابع روايى برادران اهل سنت اين روايت بخارى و مشابه آن را به طرق متعدد روايت كرده اند، و به اين ترتيب بر ايشان ثابت گرديده كه خليفه، عمر، گفته است اين آيه در روز غدير نازل نشده است، و از اين روز هر آنچه را كه مخالف اين ادعاست ردّ كرده اند.

نظر علمى درباره سبب نزول آيه اكمال دين

نزول آيه«اكمال دين» يكى از حوادث حجةالوداع است. جاى ستايش خداست كه مى توان براى كشف حقيقت در باب سبب نزول اين آيه در احاديث مربوط به حجةالوداع جست و جو كرد، اين وداع رسمى، در پى هشدار و اعلان پيشين خدا و تدارك گسترده پيامبر(ص) واقع شد. يك صد هزار يا يك صد و بيست هزار تن از مسلمانان بر اين سفره تاريخى حاضر شدند، و شمار بسيارى از وقايع آن و رفتار و گفتار پيامبر را در آن واقعه را بيان كرده اند، و روايت كرده اند كه حضرت در اثناى آن پنج بار يا بيشتر سخن راند؛ روز حركتش از مدينه و مكانهايى كه از آنها گذشته يا در آنها توقف كرده، زمان ورودش به مكه، زمان و چگونگى انجام مناسكش… بازگشت و وقايع آن را تا ورودش به مدينه، همه و همه را نقل كرده اند، و گفته اند كه پس از آن حدود دو ماه يعنى باقى عمر شريفشان را در مدينه گذراندند.

پژوهشگر شيعى در اينجا با مشكلى روبرو نمى شود چرا كه با توجّه به روايات اهل بيت پيامبر(ص)، روايات معارض به آنها را رها مى كند. عالم شيعى در اين زمينه روايتهاى صحيحى در دست دارد كه برخى روايتهاى اهل سنّت نيز آنها را تأبيد مى كنند.

اما محقق سنّى با مشكل مواجه است؛ زيرا سرگردان مى شود كه با دو مجموعه روايات متعارض چگونه رفتار كند و كدام دسته را ترجيح دهد و كدام را رد كند.

موضعى كه بيشتر عالمان سنى همچون سيوطى در پيش گرفته اند اين است كه روايات حاكى از نزول آيه اكمال دين در روز عرفه به طرق بيشترى نقل گرديده و از جهت سند، صحيحتر است، پس بايد به اين روايات توجه كرد و روايتهاى مخالف آن را رد كرد. اما اين، نظرِ علمى درستى نيست. دلايل ادعاى ما مواردى است كه در ذيل مى آيد و ترجيح رأىِ اهل بيت(ع) را ايجاب مى كند:

1ـ نخست اينكه تعارض در اينجا، تعارض ميان دو حديث نيست كه يكى طرقى بيشتر و سندى صحيحتر داشته باشد ـ چنان كه توهم كرده اند ـ بلكه اين تعارض، تعارضى ميان حديثى از پيامبر(ص) و قول خليفه عمر است. احاديثى كه اينان ضعيف شمرده اند، احاديثى است كه اسنادشان به پيامبر مى رسد(احاديث نبوى)، در حالى كه احاديث بخارى و ديگران نقل سخن عمر است و به پيامبر(ص) اسناد داده نشده است!

پس محقق سنّى نمى تواند در مورد سبب نزول قرآن به سخن عمر استدلال كند و با آن حديث پيامبر(ص) را در اين باب رد كند، بلكه بايد در سند و متن آن حديث نبوى تحقيق و تفحص كند و اگر آن را صحيح يافت، بر اوست كه آن را برگيرد و سخن عمر را رها كند.

/ 25