پژوهشی در اسباب نزول آیه اکمال دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی در اسباب نزول آیه اکمال دین - نسخه متنی

علی کورانی، مترجم: مصطفی فضائلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2ـ در «درالمنثور »چنين آمده است:

ابن ابى شيبه و اسحاق بن و راهويه ابن منيع در«مسند»ش و ابن جرير و ابن منذر و ابوالشيخ و ابن مردويه و بيهقى در«الدلائل» از طريق يوسف بن مهران از ابن عباس و او از ابى بن كعب نقل كرده اند كه گفت آخرين آيه اى كه بر پيامبرـ صلى الله عليه وسلم ـ نازل شد ـ و در عبارتى ديگر مى گويد: بتحقيق آخرين بخشى از قرآن كه نازل شد ـ آيه لقد جاءكم رسول من انفسكم، بود.44

3ـ ابن ظريس در«فضائل القران» و ابن الانبارى در«المصاحف» و ابن مردويه از حسن نقل كرده اند كه ابى بن كعب مى گفت: تازه ترين بخش قرآن كه از سوى خدا ـ يا در عبارتى از آسمان ـ آمده است دو آيه:لقد جاءكم رسول من انفسكم… است.45

4ـ در «درّالمنثور »مى خوانيم:

عبدالله بن احمد بن حنبل در«زوائدالمسند» و ابن ضريس در«فضائل» و ابن ابى داود در«مصاحف» و ابن ابى حاتم و ابوالشيخ و ابن مردويه و بيهقى در«الدلائل» و خطيب در«تلخيص المصاحف» و ضياء در«المختارة» از طريق ابوالعاليه از قول ابى بن كعب نقل كرده اند كه: قرآن را در دوره خلافت ابوبكر در مصحفى جمع كردند، مردانى بودند كه مى نوشتند و ابى بن كعب بر آنها املا مى كرد تا آنكه به اين آيه از سوره برائت رسيدند: ثم انصرفو ا صرف الله قلوبهم قوم لايفقهون، گمان كردند كه اين آخرين آيه اى است كه نازل شده است. در اين هنگام ابى بن كعب گفت: پيامبر ـ صلى الله عليه وسلم ـ پس از اين آيه دو آيه ديگر براى من قرائت كرد، يعنى اين دو آيه: لقد جاءكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم فان تولوا فقل حسبى الله لااله الاّهو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم، پس اين آخرين قسمت قرآن است، و گفت: پس خدا قرآن را به آنچه آغاز كرده است پايان داده است، يعنى به«لا اله الا الله»، خدا مى فرمايد: و ما ارسلنا من قبلك من رسول الاّ يوحى اليه انه لا اله الا انا فاعبدون:46

5ـ ابن ابى داود در«المصاحف» از يحيى بن عبدالرحمن بن حاطب نقل مى كند كه گفت:

عمر بن خطاب خواست قرآن را گرد آورى كند؛ ميان مردمان برخاست و گفت: هر كس چيزى از قرآن را از پيامبر ـ صلى الله عليه وسلم ـ گرفته است نزد ما بياورد. به اين گونه آنها در صُحُف و الواح و استخوانهايى مى نوشتند و عمر چيزى را از كسى به اسم قرآن نمى پذيرفت مگر آن كه دو نفر بر آن شهادت مى دادند پس آن گاه مى پذيرفت و به آن مى افزود.

/ 25