اسناد نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسناد نهج البلاغه - نسخه متنی

سید کاظم طباطبایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيد رضى و نهج البلاغه

بهترين روش براى عمومى كردن استفاده از سخنان امام، روشى است كه سيد رضى "359 - 406 هجرى" فقيه، دانشمند و اديب خوش ذوق شيعى برگزيده است. او با انبوهى از سخنان امام روبه رو بوده است؛ فهرست كتاب هاى ذكر شده در فصل قبل شاهد اين مدعا است. از ميان آن ها تعداد معدودى از سخنان مولا را برگزيده است. قبل از او، كسان بسيارى سخنان امام را جمع آورى كرده بودند، ولى كتاب هاى آنان، بيش تر در بين مورخان و محدثان مشهور بود. نظر آنان بيش تر به معارف و حكمت هاى والاى موجود در سخنان على "ع" بود و مخاطب اين معارف، تنها دانشمندان و فرهيختگان بودند. سيد رضى بر آن بود تا زيباترين سخنان امام را برگزيند و در مجموعه اى گرد آورد. به بيان ديگر، سيد رضى از منظر فصاحت و بلاغت به كلمات امام على "ع" مى نگريسته است.

با توجه به آن كه مجموع خطبه هاى نهج البلاغه نزديك به 240 عدد است و بسيار از آن ها نيز قطعه هايى از خطبه اى بلند هستند، [ پس از شهادت محمد بن ابى بكر، بعضى از اصحاب درباره خليفه اول و دوم از امام على "ع" پرسيدند. امام كه در بستر بيمارى بودند جواب آنان را در نامه اى خطاب به همه مردم نوشت. متن كامل اين نامه در كتاب هاى ثقفى، ابن هلال، الغارات، ج 1، ص 302؛ دينورى، ابن قتيبه، الامامة والسياسه، ج 1، ص 174؛ سيد ابن طاووس، كشف المحجه، ص 235 - 296 "به نقل از كتاب الرسائل كلينى" و طبرى، ابن رستم، المسترشد، ص 427 - 408 آمده است. اين متون كوتاه و بلند هستند. مفصل ترين متن از ثقةالاسلام كلينى است كه سيد ابن طاووس، آن را در كشف المحجه نقل كرده است. سيد رضى قطعاتى از اين نامه بلند را به صورت تقطيع شده در خطبه هاى 26 و 30 و 54 و 62 و 80 و 172 و 218 و 229 و... نقل كرده است. همچنين سخنرانى بلند امام در نكوهش اصحاب خود، كه از درگيرى با سپاهيان محدود معاويه سرباز مى زدند و در كتاب ارشاد شيخ مفيد "ج 1، ص 278 - 283" به طور كامل موجود است، به گونه تقطيع شده در خطبه هاى 27 و 29 و 34 و 69 و 97 و 116 نهج البلاغه آمده است. متن كامل آن در كتاب تمام نهج البلاغه، "ص 389 - 412" آمده، ولى متأسفانه مصدر آن مشخص نشده است. ] و مى توان تعداد واقعى خطبه ها را حداكثر نزديك به صد و پنجاه خطبه تقطيع نشده دانست، [ در كتاب مصادر نهج البلاغه، تعداد خطبه ها 121 خطبه ذكر شده است. "ر.ك: مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 51" با توجه به آن كه بعضى از كلمات قصار در بخش سوم نهج البلاغه را هم مى توان خطبه كوچكى دانست، آمار بالا تأييد مى شود. ] معلوم مى شود كه سيد رضى كم تر از يك سوم خطبه هاى امام على "ع" را نقل كرده است.

شيوه نگارش خاص سيد رضى، سبب شد كه تمام مسلمانان - شيعه و سنى، فقيه و محدث و اديب و مردم عادى - به اين كتاب روى آورند. همين اقبال عام باعث شد كه دوستان و دشمنان امام على "ع" دو ايراد به سيد رضى وارد كنند: اعتراض دوست داران امام على "ع" اين بود كه چرا او بيش تر سخنان امام على "ع" را حذف كرده و فقط مقدار اندكى از آن را آورده است. بهتر آن بود كه تمام سخنان و كلمات امام على "ع" جمع آورى مى شد و در دسترس مردمان تمام زمان ها قرار مى گرفت.

اشكال دشمنان آن بود كه انتساب اين سخنان به امام على "ع" معلوم نيست و در نهج البلاغه اَسناد و مصادر اين سخنان معلوم نشده است.

در جواب اعتراض نخست مى گوييم كه راز ماندگارى نهج البلاغه و استقبال خواص و عوام، آن است كه سيد رضى، بر خلاف محدثان، تنها به نقل سخنانى كه در اوج بلاغت بوده اند، اكتفا كرده است. زيبايى اين كلمات باعث شد كه پس از تأليف نهج البلاغه و در زمان حيات سيد رضى، يعنى بين سال هاى 400 تا 406 هجرى، نسخه هاى مختلف از اين كتاب نوشته و توزيع شود. اگر او تمام سخنان امام على "ع" را جمع آورى كرده بود، با چنين اقبالى روبه رو نمى شد و به احتمال زياد، در گذر زمان مفقود مى شد؛ همان گونه كه كتاب هاى بسيار مهم تر از اين كتاب - كه مؤلفانى بسيار مشهورتر داشته اند، مثل كتاب رسائل شيخ كلينى و مدينةالعلم و بيش از دويست كتاب حديثى ديگر از شيخ صدوق - در طول ساليان دراز نابود شده اند.

اشكال دوم، محور اصلى بحث در اين نوشتار است. در توجيه اين روش سيد رضى اجمالاً مى توان گفت كه سيد در پى انتخاب فصيح ترين و بليغ ترين روايت از سخنان امام بوده است و در انتخاب و ارائه اين گونه سخن، به سند و صحت آن توجه نمى شود؛ چون زيبايى سخن از درون متن خود را مى نماياند، نه از ذكر سند.

/ 14