كيفيت برخورد مدير "مسئول" با ارباب رجوع - فرمان حکومتی پیرامون مدیریت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرمان حکومتی پیرامون مدیریت - نسخه متنی

محمود قوچانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


امتى كه حق ناتوان و ضعيفش از افراد قدرتمند بدون هراس و نگرانى گرفته نشود هرگز به پاكى و قداست نخواهد رسيد. بنابراين حتما مسئول و مدير و زمامدار بايد خود را آماده شنيدن صحبتهاى مردم نموده و زمينه شنوائى را بوجود آورد و هر نوع مانع را از سر راه بردارد.

كيفيت برخورد مدير "مسئول" با ارباب رجوع


ثم احتمل الخرق منهم و العى، ونح عنهم الضيق و الانف يبسط الله عليك بذلك اكناف رحمته، و يوجب لك ثواب طاعته. و اعط ما اعطيت هنيئا، و امنع فى اجمال و اعذار! [ از فراز اول. ]

انسانهاى گرفتار و حاجتمند مخصوصا كسانى كه مدتها متحمل دشواريها شدند و عمرى را در فشار زندگى رنج برده اند طبعا هنگام برخورد با مسئولان منفجر و از آنان سخنان سخت و خشنى صادر خواهد گرديد و احيانا ادب لازم از آنان ديده نمى شود، لذا امام عليه السلام جناب مالك "ره" را سفارش به بردبارى و تحمل و پذيرش بى ادبى و يا بدخوئى و خشونت ملت را مى نمايد، نه فقط تحمل كه دستور نشان دادن خوش روئى و آغوش باز جهت آماده شدن ارباب رجوع براى بيان مطالب خود و يا كسانى كه او را به نمايندگى فرستاده اند صادر مى فرمايد و اينكه روياروئى بنحوى نباشد كه هيبت زمامدار يا مسئول طرف را از سخن بازدارد.

و در نهايت مى فرمايد چنانچه قرار شد بخششى بنمائى و يا پاداشى بدهى آنرا بنحو گوارا تحويل و تسليم نما و طورى نباشد كه خداى ناكرده با منت به طرف پرداخت گردد.

و اگر قدرت و توانائى رفع نياز وى را نداشتى بگونه اى از وى معذرت خواهى كن كه براى طرف عذر تو موجه و بار فشار و تحمل دشواريها بر او سهل و آسان گردد .

رسيدگى به مستضعفين


ثم الله الله فى الطبقه السفلى من الذين لا حيله لهم، من المساكين و المحتاجين و اهل البوسى و الزمنى، فان فى هذه الطبقه قانعا و معترا.

و احفظ لله ما استحفظك من حقه فيهم، و اجعل لهم قسما من بيت مالك، و قسما من غلات صوافى الاسلام فى كل بلد. فان للاقصى منهم مثل الذى للادنى، و كل قد استرعيت حقه، فلا يشغلنك عنهم بطر، فانك لا تعذر بتضييعك التافه لاحكامك الكثير المهم. فلا تشخص همك عنهم، و لا تصعر خدك لهم، و تفقد امور من لا يصل اليك منهم ممن تقتحمه العيون، و تحقره الرجال، ففرغ لاولئك ثقتك من اهل الخشيه و التواضع، فليرفع اليك امورهم، ثم اعمل فيهم بالاعذار الى الله يوم تلقاه. فان هولاء من بين الرعيه احوج الى الانصاف من غيرهم، و كل فاعذر الى الله فى تاديه حقه اليه. و تعهد اهل اليتم و ذوى الرقه فى السن ممن لا حيله له، و لا ينصب للمساله نفسه. و ذلك على الولاه ثقيل، و الحق كله ثقيل، و قد يخففه الله على اقوام طلبوا العاقبه فصبروا انفسهم، و وثقوا بصدق موعود الله لهم. [ نهج البلاغه- فيض- ص 1019. ]

ترجمه:

سپس مالكا خدا را در نظر بگير درباره طبقه پائين از مردمى كه چاره اى ندارند كه عبارتند از: بينوايان و مشقت زدگان و زمين گير شدگان زيرا در اين طبقه هم قانع "فقير و محتاجى كه هر مقدار به او بدهند قناعت مى كند و اعتراض ندارد" وجود دارد و هم معتر "فقير و محتاجى است كه سئوال مى كند و تقاضاى كمك دارد" و آنچه را كه خدا از حق
خود درباره ايشان بتو امر فرموده حفظ كن و بجا آور و براى آنان قسمتى از بيت المال و عائدات غنائم خالصه اسلامى در هر شهر در نظر بگير زيرا براى آن بينوايان و نيازمندان دور، آن حقى است كه براى نزديكان ثابت است و تو بايد حق همه آنان را مراعات نمائى پس هوشيار باش كه سركشى شادى و مستى تو را از آنان باز ندارد زيرا تو به بهانه رسيدگى به كارهاى بزرگ و مهم از ضايع كردن حق كوچك معذور نخواهى بود پس هرگز توجه و همت خود را نسبت به آنان دريغ مدار و از روى گردنكشى از آنان روى برمگردان و امور كسانى را از اين طبقه كه نمى توانند به حضور تو رسند و مردم به آنان با تحقير مى نگرند و انظار و ديدها آنان را پست مى شمارند تحت نظر بگير و براى رسيدگى به كارهاى آنان اشخاصى را معين كن كه نزد تو مورد اطمينان و اهل ترس از خدا و فروتن باشند تا نيازها و مسائل آنان را به تو اطلاع دهند سپس درباره اين طبقه مستمند چنان رفتار كن كه روز ملاقات با خداوند سبحان معذور و سربلند باشى زيرا اين طبقه از ديگر مردم جامعه به انصاف و عدل و محبت نيازمندترند و حقوق همه مردم و طبقات جامعه را چنان ادا كن كه نزد خدا معذور و سربلند باشى. اداره شئون يتيمان و پيران سالخورده اى كه چاره اى ندارند و حاضر به سئوال و گدائى نيستند با دقت و توجه به عهده بگير و ملتزم باش. گرچه اين دقت و تعهد بر زمامداران سنگين است. اما التزام و عمل به همه انواع حق سنگين است و خداوند متعال همين سنگينى ها را براى مردمانى كه خواهان عاقبت هستند و خود را درباره حق شكيبا ساخته اند و به صدق وعده الهى اطمينان دارند سبك مى گرداند.

نكات قابل توجه:

تاكيد شديد نسبت به مراعات حال طبقه ضعيف


ثم الله الله فى الطبقه السفلى من الذين لا حيله لهم، من المساكين و المحتاجين و اهل البوسى و الزمنى، فان فى هذه الطبقه قانعا و معترا.

دستگيرى از طبقه ضعيف و مستمند از مسائلى است كه اسلام به آن توجه خاصى
داشته و دارد و به اين موضوع علاوه بر اينكه در فرمان امام عليه السلام به جناب مالك "ره" آمده است در آيات فراوانى از قرآن مجيد و فرمايشات رسول اكرم و ساير جانشينان او صلوات الله عليهم اجمعين سفارش و تاكيد شده است مخصوصا نسبت به آن كسانى كه درمانده و بيچاره گرديده اند از قبيل فقراء و نيازمندان و رنج ديده ها و زمين گيرها بويژه كسانى كه اهل قناعت هستند و به خود اجازه سئوال و درخواست نمى دهند و حفظ آبرو را بر هر چيز ترجيح داده و فشار تنگدستى را به خود خريده و حاضر به اظهار نيستند.

حفظ حقوق مستمندان مسئوليتى است از جانب حق تعالى بر عهده مسئولان


و احفظ لله ما استحفظك من حقه فيهم

طبق اين فراز از فرمان امام عليه السلام به جناب مالك "ره" معلوم مى گردد حقوقى كه طبقه مستضعف و مستمند بر عهده مسئولان و مديران دارند برخاسته و نشات گرفته از حق الهى است كه خداوند آن را به عنوان يك امانت و وديعه بر عهده مسئول قرار داده است و وى را موظف به حفظ آن و مامور به پاسدارى و نگهبانى از آن حق و دفاع از حقوق او نموده است و از اين بيان اهميت و ويژگى مقام مستمند و مستضعف نزد پروردگار نيز معلوم مى گردد و بر اين اساس ضرورت و لزوم دفاع از حقوق مستضعفان روشن است.

اختصاص دادن مقدارى از بيت المال به فقراء


و اجعل لهم قسما من بيت مالك، و قسما من غلات صوافى الاسلام فى كل بلد. فان للاقصى منهم مثل الذى للادنى، و كل قد استرعيت حقه

فراز فوق دو نكته اساسى و حساسى را در بردارد.

1- استحقاق فقراء و مستمندان از بيت المال، و ضرورت اختصاص دادن سهمى براى آنان بدين معنى كه در صورت لزوم و ضرورت هزينه نمودن مصارف متفرقه براى جامعه
و خدمات عام المنفه مع ذلك نمى توان از حقوق فقراء و مستمندان غافل بود بلكه در كنار بقيه هزينه ها لازم است سهم آنان را ملحوظ و محفوظ دارند و در مورد ديگر مصرف ننمايند.

2- مساوى قرار دادن فقراء و مستمندان در بهره بردارى از بيت المال بدون امتياز براى فردى از افراد نزديك و اهل شهرستان خاص زيرا تمام فقراء چه نزديك و چه دور، چه آن كسانى كه دسترسى به مسئولين داشته باشند يا دسترسى نداشته باشند، همه با هم برابر هستند، لذا مدير و مسئول موظف است كه همه را در نظر داشته و براى همه اين حق و سهم را نگهدارد.

پرهيز از بى توجهى به حقوق فقراء


فلا يشغلنك عنهم بطر، فانك لا تعذر بتضييعك التافه لاحكامك الكثير المهم. فلا تشخص همك عنهم، و لا تصعر خدك لهم.

امام عليه السلام به مسئولين و مديران هشدار مى دهد كه مبادا رفاه فوق العاده و مستى كار آنان را از رسيدگى به حقوق مستمندان و فقراء به بهانه گرفتاريهاى زياد و سرگرمى به كارها باز دارد زيرا اين گونه مشاغل نمى تواند عذر موجهى براى مسئولين و مديران در پايمال شدن حقوق ريز و كوچك مستمندان و فقراء باشد و لازم است همواره مدير و مسئول مراقب باشد كه مبادا در حوزه مديريت وى حق كسى از بين برود بويژه اگر بر اثر طغيان مستى باشد كه همين نكات ريز زيربناى حكومت و مسئوليت وى را متزلزل مى كند و خدا را به غضب در مى آورد.

رسيدگى به افرادى كه دسترسى به مسئولين ندارند


و تفقد امور من لايصل اليك منهم ممن تقتحمه العيون، و تحقره الرجال

در جامعه افراد متفاوت و مختلفى هستند برخى از آنان كسانى هستند كه بر اثر روابط، دسترسى به مسئولين و مديران را به راحتى براى خود فراهم مى آورند و برخى
ديگر كسانى هستند كه بر اثر گمنامى و مظلوميت هيچگونه دسترسى به مسئولين و مديران ندارند و چنانچه از آنان دلجوئى نشود حقوق آنان بكل پايمال مى گردد و كسى از آنها اطلاع و خبرى پيدا نمى كند و اين حكومت اسلامى است كه مديران و مسئولين محترم خود را موظف مى نمايد از اين طبقه سركشى كنند و از حالت آنها باخبر باشند مخصوصا از كسانى كه جامعه آنان را به چشم كوچك مى نگرد زيرا اگر مدير و مسئول خداشناس از آنان دلجوئى و تفقد ننمايد ديگران در فكر آنان نيستند و حقوق آنها پايمال و ضايع مى گردد و براى جلوگيرى از اين ضايعه امام عليه السلام جناب مالك "ره" را موظف مى فرمايد به رسيدگى و دلجوئى و احوال پرسى از كسانى كه دسترسى به مسئولين و مديران و زمامدار ندارند بويژه كسانى كه مردم با چشم كوچك به آنان مى نگرند.

تعيين بازرسان صالح جهت دلجويى از مستمندان


ففرغ لاولئك ثقتك من اهل الخشيه و التواضع، فليرفع اليك امورهم

از آنجائى كه مستمندان بيچاره و دورافتاده و آن كسانى كه دسترسى به مسئولين و مديران ندارند نمى توانند نياز خود را اعلام كنند و يا صداى خود را به گوش مسئولين برسانند، مديران و مسئولين موظفند از آنان تفقد و پرس جو كنند و بوسيله افرادى مطمئن و مورد اعتماد "كه خود فروتن و اهل تواضع و ترس از خدا باشند" حال آنان را جويا شوند و مسائل زندگى آنان را به مسئولين ذيربط منتقل كنند تا اينكه آنان نيز به وظيفه خود عمل كرده و مورد بازخواست الهى قرار نگيرند و حقوق مستضعفان پايمال نگردد.

به سه نكته مهم بايد در اين رسيدگى و بازرسى توجه شود.

1- بازرس فرد مطمئنى باشد.

2- فروتن و اهل تواضع و تقوى باشد.

3- مسائل را دقيقا به مسئولين ذيربط منتقل كند.

كيفيت برخورد با مستمندان شناخته شده


ثم اعمل فيهم بالاعذار الى الله يوم تلقاه. فان هولاء من بين الرعيه احوج الى الانصاف من غيرهم، و كل فاعذر الى الله فى تاديه حقه اليه.

رسيدگى به مستمندان و كمك و دستگيرى از آنان امرى بسيار ظريف و حساس است. لازم است مسئول و مدير توجه خاصى به كيفيت عمل خود داشته باشد و بگونه اى از آنان دلجوئى كند كه كمترين منت بر آنها گذارده نشود و يا كمترين تحقيرى ايجاد نكند بنحوى از آنان دستگيرى كند كه گوئى افتخار اين خدمت را دارد و منت را بر خود بخرد و خدمت به آنان را از الطاف الهى كه شامل او گرديده است بداند زيرا هر كس لياقت و سعادت دستگيرى از مستمندان را نخواهد داشت و اين عمل با مراقبت و پرهيز از برخورد ناشايسته بزرگترين افتخار خواهد بود.

توجه ويژه به قشر خاصى از مستمندان


مسئولان از مردم و تعهد ا مسئولان از مردم هل اليتم و ذوى الرقه فى السن ممن لا حيله له، و لاينصب للمساله نفسه.

امام عليه السلام نسبت به دو گروه توجه خاص مسئولان و مديران را جلب مى كند و آنان را موظف به يك نوع تعهد و التزام به آنان از ميان كليه مستمندان مى نمايد. و آن دو گروه يتيمان و از كار افتاده هائى كه توانائى تامين هزينه هاى زندگى خود را ندارند و حاضر نيستند جهت امرار معاش خود تقاضاى كمك از ديگران بنمايند و دست نياز را به سوى آنان دراز كنند، لذا مسئولين امر را موظف فرموده است كه شخصا متعهد رسيدگى و دستگيرى از اينگونه افراد باشند.

دشوارى دستگيرى از فقراء بر مديران


و ذلك على الولاه ثقيل، و الحق كله ثقيل

از آنجائى كه مديران و مسئوولان گرفتاريهاى اجتماعى و فعاليت هاى گوناگون در جامعه دارند و موظف به انجام خدمات اجتماعى مى باشند، لذا قهرا از رسيدگى و
دستگيرى از فقراء و مستمندان باز مى مانند و چه بسا اين مسئوليت علاوه بر مسئوليتهاى ديگرى كه بعهده گرفته است بر او سنگين و دشوار آيد. اما مدير و مسئول بايد بداند كه فقط اين عمل مشكل و دشوار نيست بلكه هر پيگيرى صحيح مشكل و دشوار است بنابراين نمى توان شانه از زير مسئوليت خالى نمود.

راهنمايى جهت آسان شدن دستگيرى از مستمندان


و قد يخففه الله على اقوام طلبوا العاقبه فصبروا انفسهم، و وثقوا بصدق موعود الله لهم.

قوى ترين عامل براى موفقيت و پيگيرى جهت انجام كارهاى اجتماعى و خدمات عام المنفعه توجه انسان به آخرت و پاداش هائى كه وعده داده شده است، لذا بر اثر اين توجه تن به سختيها و دشواريها و مشكلات كارى مى دهد و طالب عاقبت نيكو و پاداش هائى كه حق تعالى وعده فرموده است مى باشد و بر اثر اين اعتقاد و ايمان و اطمينان به درستى وعده هاى الهى صبر و تحمل و شكيبائى مى نمايد كه در نتيجه پيروز و موفق خواهد گرديد.

خاتمه


و قد كان فيما عهد الى رسول الله "صلى الله عليه و آله" فى وصاياه تحضيض على الصلاه و الزكاه و ما ملكته ايمانكم، فبذلك اختم لك بما عهدت، و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظيم.

و انا اسال الله بسعه رحمته، و عظيم قدرته على اعطاء كل رغبه ان يوفقنى و اياك لما فيه رضاه من الاقامه على العذر الواضح اليه و الى خلقه، مع حسن الثناء فى العباد، و جميل الاثر فى البلاد، و تمام النعمه، و تضعيف الكرامه، و ان يختم لى و لك بالسعاده و الشهاده، ''انا اليه راجعون''. و السلام على رسول الله صلى الله عليه و آله الطيبين الطاهرين، و سلم تسليما كثيرا، و السلام. [ نهج البلاغه فيض ص 1034. ]

ترجمه:

و در عهدنامه اى كه پيامبر گرامى "صلى الله عليه و آله" در سفارشات خود به من درج نمود اصرار و وادار نمودن مردم بر نماز و زكات و مراعات نمودن حال بردگانى كه در مملوكيت شما هستند و با اين نكته عهدنامه و فرمان حكومتى خود را به پايان مى رسانم و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظيم.

و من از رحمت گسترده خداوندى و قدرت عظيم و بى پايانش مسالت دارم كه خواسته هاى ما را عنايت فرمايد، و من و تو را در هر چه رضاى او است در داشتن عذر آشكار نزد او و مخلوقش موفق كند، هم نام نيك در ميان بندگان و يادگار نيكو در كشور از ما بر جاى ماند و هم نعمتش را بر ما تمام و بزرگواريش را بر ما دو چندان كند و از آن ذات
اقدس مسالت مى دارم كه پايان زندگى من و تو را با سعادت و شهادت ختم فرمايد قطعا ما به سوى او بازگشت خواهيم كرد، و درود بر رسول خدا و اولاد پاك و پاكيزه او.

نكته جالب


امام عليه السلام در خاتمه فرمان تاريخى خود هنگام دعا براى جناب مالك "ره" در ميان خواسته ها از پروردگار عالم براى خود و مالك موفقيت در بيان عذرخواهى از خدا و خلق خدا را مسالت مى نمايد و اين دعا بيانگر آن است كه خلق خدا همانند حق تعالى صاحب حق و منت بر مسئولين و مديران و زمامداران هستند و بايستى كوشا باشند كه تمام كارها را به احسن وجه انجام داده و گرفتاريهاى ملت را مرتفع و در خدمتگزارى كوتاهى نورزند و چنانچه در جائى موفق به انجام خواسته هاى ملت نگرديدند بتوانند عذر آشكارى را براى مردم بيان و بدينگونه رضاى خالق و مخلوق را بدست آورند.

/ 23