الف - سند روايات‏ - وحی و رسالت نبوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وحی و رسالت نبوی - نسخه متنی

مجید معارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف - سند روايات‏

روايات ياد شده غالباً توسط يكى از اين پنج نفر يعنى عايشه، عبداللّه بن عباس، عروةبن زبير، عبداللّه بن شداد ليثى و عبيدبن عمير نقل شده است. از اين عده هيچكدام در زمان بعثت رسول خدا(ص) نبوده و در نتيجه نمى‏توانند شاهد واقعه بعثت تلّقى شوند، زيرا عايشه و ابن عباس، گر چه در شمار صحابه بوده‏اند، اما در سال بعثت هنوز به دنيا نيامده بودند. ضمناً آنان ماجراى بعثت را نيز با استناد به رسول خدا(ص) روايت نكرده‏اند. ساير راويان در طبقه تابعين بوده و بدون ذكر واسطه به نقل ماجراى بعثت اقدام كرده‏اند. با توجه به اين مطلب - و با اغماض از مشكلات ديگرى كه از جهت ضعف راويان در سند اين روايات وجود دارد[6]- روايات بعثت جملگى مرسل بوده [7]و حديث مرسل از اقسام حديث ضعيف به شمار مى‏رود و از اعتبار لازم برخوردار نيست.[8]

ب - متن و محتوى روايات‏

مشكل ديگرى كه در روايات بعثت جلب‏نظر مى‏كند، اختلافاتى است كه در متن اين روايات وجود دارد.[9]

پاره‏اى از روايات از آرامش و طمأنينه رسول خدا(ص) به هنگام بعثت حكايت مى‏كند، در صورتى كه پاره‏اى ديگر از وجود شك و اضطراب در وجود پيامبر گرامى(ص) خبر مى‏دهد؛ از جمله در اين روايات آمده بود كه: رسول خدا(ص) ترسيد كه نكند او كاهن شده، يا پيامبر(ص) نگران بود كه جن يا شيطانى در او تأثير گذاشته است، يا آن حضرت تصميم گرفت به جهت خلاص شدن از مشكلات، خود را از كوه پرت كند، يا خديجه و ورقة بن نوفل به پيامبرى حضرت گواهى دادند و ترديد را از وى زدودند، و مطالب ديگر كه نسبت بسيارى از آنها به رسول خدا(ص) غيرقابل قبول است (طباطبايى، الميزان، 20/329).

با توجه به اين موارد، بسيارى از محققان براى اين دسته از روايات ارزشى قائل نبوده، استناد به آنها را - جز در مواردى اندك - جايز نمى‏شمارند، بلكه اين روايات را جعلى و خرافى مى‏دانند كه دشمنان اسلام به جهت ترديد آفرينى در اصالت وحى و نبوت ساخته و برخى از مسلمانان نيز بدون تأمل به نقل آنها پرداخته‏اند.[10] چنانكه برخى از اسلام شناسان غربى نيز كه به دنبال شكستن اعتبار اسلام هستند، از اين روايات چشم‏پوشى نكرده و معمولاً به دنبال نقل اين روايات، به تحليل روانشناسانه آنها پرداخته‏اند. از جمله اين افراد مى‏توان به مونتگمرى وات، پروفسور روم لاندو و پرفسور كارل بروكلمان اشاره كرد. اين در شرايطى است كه روايات مربوط به بعثت از جهت سند و متن ضعيف بوده و به ويژه قرآن كريم - كه مهمترين ملاك در سنجش روايات است - محتواى بسيارى از اين روايات را تكذيب مى‏كند.

/ 12