روايات ياد شده غالباً توسط يكى از اين پنج نفر يعنى عايشه، عبداللّه بن عباس، عروةبن زبير، عبداللّه بن شداد ليثى و عبيدبن عمير نقل شده است. از اين عده هيچكدام در زمان بعثت رسول خدا(ص) نبوده و در نتيجه نمىتوانند شاهد واقعه بعثت تلّقى شوند، زيرا عايشه و ابن عباس، گر چه در شمار صحابه بودهاند، اما در سال بعثت هنوز به دنيا نيامده بودند. ضمناً آنان ماجراى بعثت را نيز با استناد به رسول خدا(ص) روايت نكردهاند. ساير راويان در طبقه تابعين بوده و بدون ذكر واسطه به نقل ماجراى بعثت اقدام كردهاند. با توجه به اين مطلب - و با اغماض از مشكلات ديگرى كه از جهت ضعف راويان در سند اين روايات وجود دارد[6]- روايات بعثت جملگى مرسل بوده [7]و حديث مرسل از اقسام حديث ضعيف به شمار مىرود و از اعتبار لازم برخوردار نيست.[8]
ب - متن و محتوى روايات
مشكل ديگرى كه در روايات بعثت جلبنظر مىكند، اختلافاتى است كه در متن اين روايات وجود دارد.[9] پارهاى از روايات از آرامش و طمأنينه رسول خدا(ص) به هنگام بعثت حكايت مىكند، در صورتى كه پارهاى ديگر از وجود شك و اضطراب در وجود پيامبر گرامى(ص) خبر مىدهد؛ از جمله در اين روايات آمده بود كه: رسول خدا(ص) ترسيد كه نكند او كاهن شده، يا پيامبر(ص) نگران بود كه جن يا شيطانى در او تأثير گذاشته است، يا آن حضرت تصميم گرفت به جهت خلاص شدن از مشكلات، خود را از كوه پرت كند، يا خديجه و ورقة بن نوفل به پيامبرى حضرت گواهى دادند و ترديد را از وى زدودند، و مطالب ديگر كه نسبت بسيارى از آنها به رسول خدا(ص) غيرقابل قبول است (طباطبايى، الميزان، 20/329). با توجه به اين موارد، بسيارى از محققان براى اين دسته از روايات ارزشى قائل نبوده، استناد به آنها را - جز در مواردى اندك - جايز نمىشمارند، بلكه اين روايات را جعلى و خرافى مىدانند كه دشمنان اسلام به جهت ترديد آفرينى در اصالت وحى و نبوت ساخته و برخى از مسلمانان نيز بدون تأمل به نقل آنها پرداختهاند.[10] چنانكه برخى از اسلام شناسان غربى نيز كه به دنبال شكستن اعتبار اسلام هستند، از اين روايات چشمپوشى نكرده و معمولاً به دنبال نقل اين روايات، به تحليل روانشناسانه آنها پرداختهاند. از جمله اين افراد مىتوان به مونتگمرى وات، پروفسور روم لاندو و پرفسور كارل بروكلمان اشاره كرد. اين در شرايطى است كه روايات مربوط به بعثت از جهت سند و متن ضعيف بوده و به ويژه قرآن كريم - كه مهمترين ملاك در سنجش روايات است - محتواى بسيارى از اين روايات را تكذيب مىكند.