ازدواج حضرت فاطمه زهرا - زندگانی سیاسی حضرت فاطمه زهرا(س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی سیاسی حضرت فاطمه زهرا(س) - نسخه متنی

شهین خشاوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آسوده اند» نقش بسته بود و فضه سمت خدمتگزارى به حضرت فاطمه را عهده دار بود.

ازدواج حضرت فاطمه زهرا

بعد از هجرت رسول خدا، حضرت فاطمه نيز در كنار مهاجرين، رهسپار مدينه شد و بعد از يكسال اقامت در مدينه با على بن ابى طالب عليه السلام پيوند همسرى برقرار كرد. [ر. ك: كشف الغمه، متن عربى، جلد دوم، ص 75.]

از بزرگان و اشراف قريش، كسى نبود كه خواهان همسرى دختر رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله نشده باشد. [ر. ك: كشف الغمه، متن عربى، جلد اول، ص 371، تاريخ گزيده، تأليف محمد مستوفى، به اهتمام عبدالحسين نوايى، اميركبير، تهران، 1364، چاپ سوم، ص 140.]

مورخين اعم از شيعه و سنى نقل كرده اند كه: نخستين خواستگار حضرت زهرا عليهاالسلام ابوبكر بود كه از اشراف و بزرگان قريش و از سابقون در اسلام محسوب مى شد. و پس از وى عمر، حاجت خود را با پيامبر مطرح ساخت. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد ششم، ص 12: كشف الغمه، متن عربى، جلد اول، ص 354.]

رسول خدا فرمودند: من يك تن مانند شما هستم، به شما زن مى دهم، و از شما زن مى گيرم به جز فاطمه كه خداوند او را در آسمان كابين بسته است. و به روايتى ديگر پيامبر به آنها فرمود: فاطمه خردسال است و خواهش هيچ يك را نپذيرفت. [ر. ك: بحار الانوار، جلد 43، ص 108. در اين صفحه آمده است: «ابابكر و عمر خطبا الى النبى صلى اللَّه عليه و آله فاطمة فقال: انها صغيرة».]

گفته شده است كه روزى ابوبكر و عمر و جمعى ديگر از صحابه، در مسجد جمع بودند و سخن از فاطمه دختر رسول گرامى به ميان آمد كه چرا على بن ابى طالب عليه السلام، از دختر پيامبر خواستگارى ننموده است. و آنان اين امر را به على عليه السلام پيشنهاد نمودند. [ر. ك: كشف الغمه، متن عربى، جلد اول، ص 354.]

از اميرالمؤمنين على عليه السلام روايت است كه پس از پيشنهاد، ابوبكر و عمر، من به خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله رفتم، چون نظر مباركش به من افتاد خندان شد و فرمود: براى چه آمده اى؟ حاجت خود را بيان كن پس گفتم: يا رسول الله استدعا مى نمايم فاطمه را با من تزويج كنى، فرمود: پيش از تو جماعتى خواستگارى او نمودند، چون آنها را به او پيشنهاد كردم، آثار كراهت در روى او ديدم، وليكن باش تا بروم و نظرش را جويا شوم.

رسول خدا به دخترش فرمود: اى فاطمه مى دانى قرابت على بن ابى طالب و فضيلت او را و سبق اسلام و حقوق او را در دين خدا، من از حق تعالى در خواست نموده ام كه تو را به بهترين و محبوبترين خلق خود تزويج نمايد، پس در مورد خواهشِ على بن ابى طالب چه مصلحت مى دانى؟ چون حضرت فاطمه اين سخن شنيد، اظهار كراهت نفرمود و سكوت كرد، رسول خدا برخاست و فرمود: الله اكبر، سكوت او نشانه ى رضايت است. [ر. ك: جلاء العيون، صص 204- 203، ناسخ التواريخ، جلد سوم، صص 38- 37.]

روايت است كه در آن وقت فرشته اى بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شد و فرمود من از جانب خداوند مأمورم كه «نور» را با «نور» تزويج نمايم. يعنى فاطمه و على را . [ر. ك: احقاق الحق و ازهاق الباطل، تأليف نور الله حسينى مرعشى شوشترى، انتشارات كتابفروشى اسلاميه، تهران، بى تا، جلد سوم، ص 278 و بحار الانوار، جلد 43، ص 101 در اين صفحه آمده است: چون حضرت فاطمه درخواست على عليه السلام را از زبان رسول خدا شنيد فرمود: «يا رسول الله ما اختار عليه احداً من أهل الارض، فزوّجها رسول الله- صلى اللَّه عليه و آله». يا رسول الله، غير از على عليه السلام احدى را از اهل زمين، به عنوان همسرى انتخاب نمى كنم و پيامبر او را به همسرى على عليه السلام درآورد.] و خداوند مى فرمايد: «يا مُحَمَّدُ: لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِيًّا لَما كانَ، لِفاطِمةَ اَبِنْتُكَ كُفوٌ عَلى وَجْهِ الاَرْضِ آدَمُ فَمَن دُونَهُ».

«اى محمد، اگر على را نمى آفريدم، از براى فاطمه دختر تو، از آدم البشر تا قيامت، همانند و همسرى نبود». [روضة الواعظين، ص 163، بحار الانوار، جلد 43، ص 141.]

اميرالمؤمنين فرمود: پس از آنكه، حضرت فاطمه عليهاالسلام از اين تزويج اعلام رضايت نمود، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله مرا امر كرد، برخيز و زره خود را به فروش، من برخاستم و زره را فروختم و قيمت آن را خدمت رسول خدا تقديم كردم، آن حضرت از مقدار آن سؤال نفرمود و مقدارى از آن را به بلال و مقدارى به ابوبكر و ديگران داد تا براى فاطمه بوى خوش، و وسايل زندگى مهيا نمايند. [ر. ك: بيت الاحزان، صص 118- 117.]

مورخين در مختصر بودن جهيزيه حضرت فاطمه عليهاالسلام اتفاق نظر دارند.

ليست جهيزيه وى عبارت بود از: پيراهنى به قيمت هفت درهم، مقنعه چهار درهم، و قطيفه ى سياه خيبرى، چادرى از كتان مصرى، چهار بالش، يك پرده، چند كاسه مسى و ظرفى براى آب خوردن، و يك مشك براى آب...، وقتى اينها را به حضور رسول خدا آوردند، فرمود:

خداوندا اين را بر اهل بيت من مبارك گردان. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 13، المسند، حنبل، جلد دوم، حديث 643، ص 715، قرب الاسناد، تأليف: عبدالله بن جعفر حميرى، به تصحيح، مرتضى اردكانى و محمد حسن نجف آبادى، چاپخانه ى اسلاميه، تهران، بى تا، ص 53 و كشف الغمه، متن عربى، جلد اول، ص 366.]

سپس به امر رسول خدا، انصار و مهاجرين در مسجد جمع شدند تا پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله، خطبه ى عقد حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت على عليه السلام را قرائت فرمايد.

خطبه ى عقد حضرت فاطمه

ستايش مخصوص پروردگار است، در مقابل نعمتهايش و به واسطه ى قدرتش. از عقابش همه بيمناك و به رحمتش اميدوارند. فرمانش در آسمان و زمين نفوذ دارد... خداوند دين خود را وسيله ى عزت خلق قرار داده و آنان را به سبب پيامبرش گرامى داشته و خداوند خويشاوندى به سبب ازدواج را نوعى از نسب فاميلى قرار داده و ازدواج از نظر قانون تكوين و تدوين امرى واجب و دستورى عادلانه است... سپس فرمود من شما را، گواه مى گيرم كه تزويج نمودم فاطمه دخترم را به على با مهريه ى چهارصد مثقال نقره كه على به آن رضايت داده است... [ر. ك : بحار الانوار، جلد 43، صص 120- 119. در اين صفحات خطبه چنين آمده است: «اَلْحَمْدُللَّهِ المَحْمُودِ بِنِعْمَتِهِ اَلْمَعْبُودِ بِقُدْرَتهِ الْمُطُاعُ فى سُلْطانِهِ اَلْمَرهُوبِ مِنْ عَذابِهِ اَلْمَرغُوبِ فيما عِنْدَهُ اَلنَّافِذٍ اَمْرُهُ فَى اَرْضِهِ وَ سَمائِهِ، اَلّذى خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِه وَ فَقالَ تبارَك سْمُهُ وَ تعالى جدّه وَ هُوَ الذّى خَلَقَ مِنَ الماء بَشرأ فَجَعَلَهُ نسباً و صيراً... ثُمَّ اِنّى اُشهدكم اِنى قد زَوّجت فاطمة من علىّ على اَربعمائه مثقال فضّةِ اِن اِرضى بذلك علىُّ...» هم چنين اين خطبه در مناقب، جلد سوم، ص 350 بهمين صورت آمده است.]

در مورد مقدار مهريه ى حضرت فاطمه عليهاالسلام روايات مختلفى نقل شده است.

علاوه بر روايت چهار صد مثقال نقره، چهار صد درهم و پانصد درهم [ر. ك: بحار الانوار، جلد 43، ص 112.] نيز ذكر شده است.

هم چنين آمده است: «... و كان صداقها دِرعاً منِ حديد». [قرب الاسناد، ص 53، الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 12.] يعنى مهريه ى حضرت فاطمه، قيمت يك زره ى آهنى بود.

از امام محمد باقر عليه السلام روايت است: حق تعالى به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وحى كرد، من از جانب على خمس دنيا و ثلث بهشت را به فاطمه بخشيدم و از براى او در زمين چهار نهر مقرر ساختم، نهر فرات و نيل و نهروان و بلخ و تو او را در زمين تزويج كن به پانصد درهم تا سنتى گردد از براى امّت تو. [ر. ك: جلاء العيون، ص 225- 224.]

تاريخ تزويج حضرت زهرا

در مورد تاريخ ازدواج حضرت زهرا عليهاالسلام روايات مختلفى نقل شده است.

جمعى از مورخين و سيره نويسان نوشته اند: تزويج آن حضرت در سال دوم هجرت پس از بازگشت از جنگ بدر واقع شد. و آن هنگام، شانزده روز پس از وفات حضرت رقيه، خواهر حضرت زهرا عليهاالسلام بوده است. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 13، مروج الذهب، جلد اول، ص 643، كشف الغمه، جلد اول، ص 364.] و بعضى سال اول هجرت را نوشته اند. [ر. ك: يعقوبى، جلد اول، ص 401، مناقب، جلد اول، ص 175.]

جمعى از علماى شيعه بر اين عقيده اند اين مزاوجت مبارك در شب پنج شنبه، بيست و يكم ماه محرم سال سوم هجرت پس از غزوه احد بوده است. اما اين تاريخ با ولادت حضرت امام حسن عليه السلام در سال سوم هجرت مغاير مى باشد. [ر. ك: بحار الانوار، جلد 43، ص 92.] در مورد سن حضرت زهرا عليهاالسلام نيز به هنگام ازدواج اختلاف نظر است.

برخى از مورخين اهل سنت، سن حضرت را به هنگام ازدواج، هيجده سال و برخى ديگر سيزده و به روايتى ديگر پانزده سال نوشته اند. [ر. ك: تاريخ گزيده، ص 141.]

اگر سال پنجم بعثت را تاريخ ولادت آن حضرت بدانيم، و تاريخ ازدواجش را سال دوم هجرت، ازدواج او در سن نه و يا ده سالگى بوده است. در كشف الغمه آمده است: حسن بن على عليه السلام به سال سوم هجرت ديده به جهان گشود و آنروز حضرت زهرا عليهاالسلام يازده ساله بود. [ر. ك: كشف الغمه، متن عربى، جلد دوم، ص 75.]

فرزندان حضرت فاطمه

مورخين و سيره نويسان در وجود اين چهار فرزند حضرت فاطمه عليهاالسلام اتفاق نظر دارند.

امام حسن عليه السلام كه كنيه آن حضرت ابومحمد است كه در شهر مدينه در نيمه ى ماه رمضان سال سوم هجرت بدنيا آمد و امام حسين عليه السلام كنيه اش ابوعبدالله حسين است و در شعبان سال چهارم هجرى در مدينه متولد شد. و دو دختر به نامهاى حضرت زينب كبرى و زينب صغرى كه كنيه اش ام كلثوم بود. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 18، مقاتل الطالبين، صص 78 و 49 و ارشاد، تأليف: شيخ مفيد، ترجمه و شرح: سيد هاشم رسول محلاتى، انتشارات:علميه اسلاميه، بى تا، جلد اول، ص 355.]

حضرت زينب در سال ششم هجرى چشم به جهان گشود. [ر. ك: اعلام النساء، جلد چهارم، ص 91، در اين صفحه آمده است: «زينب، سيدة جليله ذات عقل راجح و رأى و فصاحته و بلاغة ولده ولدت قبل وفاة جدها- صلى اللَّه عليه و آله- بخمس سنين...».

حضرت زينب بانوى جليله كه از عقل و درايت و فصاحت و بلاغت والايى برخوردار بود و پنج سال قبل از رحلت جدش پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله متولد شد. جهت اطلاع از خطبه مشهور وى در شام رجوع شود به: بلاغات النساء، صص 36- 34.] وى به ازدواج عبدالله بن جعفر بن ابى طالب درآمد و فرزندانش از عبدالله، عون، على و عباس بود. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد هشتم، ص 341.]

حضرت ام كلثوم در هشتم هجرت متولد شد و گفته شده است، در سال هفدهم هجرت عمر بن خطاب از حضرت على عليه السلام او را خواستگارى نمود و وى به ازدواج عمر درآمد و براى او پسرى به نام زيد بدنيا آورد و بنا به روايتى از او نيز دخترى به نام رقيه داشت. گفته شده است ام كلثوم با پسرش زيد در يك روز از دنيا رفتند. [ر. ك: الطبقات الكبير، جلد هشتم، صص 340- 339، كامل، جلد دوم، ص 368 و اعلام النساء، جلد چهارم، صص 257- 255.]

علماى شيعه گفته اند: حضرت زهرا عليهاالسلام پس از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پسرى سقط كرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را «محَسن» نام نهاده بود. [ر. ك: ارشاد، جلد اول، ص 356.]

گزيده اى از فضايل و مناقب حضرت فاطمه

فضايل مناقب، حضرت زهرا عليهاالسلام را هم طراز، فضايل بى نهايت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و خاندان عصمت و طهارت ذكر كرده اند.

جلوه هاى ملكوتى، الهى، جبروتى و ملكى و ناسوتى همه در آن حضرت مجتمع بود و اگر مرد بود نبى بود. [ر. ك: سيماى زن در كلام امام خمينى (ره)، ص 207.] آيه ى شريفه ى «تطهير» و بعضى از احاديث نبوى، بيانگر اينست كه حضرت زهرا عليهاالسلام مزين به صفت «عصمت» بودند.

آيه ى تطهير «... اِنًّما يُريد الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ البَيتِ وَ يُطَّهِرَكُمْ تَطْهيراً» [قرآن مجيد، سوره ى احزاب، آيه: 33. ترجمه الهى قمشه اى، تفسير نمونه، جلد هفدهم، ص 303، در اين صفحه آمده است: اراده اى كه در آيه ى فوق ذكر شده است، تكوينى است نه تشريعى، زيرا خداوند به همه دستور داده پاك و با تقوا باشند و اگر اراده ى تشريعى بود آن مزيتى براى آنها نخواهد بود. زيرا همه مكلف به انجام اين فرمان هستند.]

«... خدا چنين مى خواهد كه رجس هر آلايش را از شما خانواده ى نبوت ببرد و شما را از هر عيب پاك و منزه گرداند».

مفسرين شيعه و اكثر اهل سنت اتفاق نظر دارند منظور از اهل بيت در آيه ى شريفه، على و فاطمه و حسنين عليهم السلام هستند. و هيچكدام از زنان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را شامل نمى شود، حتى از عايشه نقل شده است، كه آيه ى تطهير در شأن على و فاطمه و حسنين- عليهم السلام نازل شده است. [ر. ك: كشف الاسرار، مبيدى، جلد هشتم، ص 45، تفسير نمونه، جلد هفدهم، ص 302.

تذكر: در اصل موضوع آيه تطهير هيچ گونه احتمال قرارگيرى و شمول نسبت به زنان پيامبر ندارد چون تمام ضماير مذكر است.]

از انس بن مالك روايت است: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به مدت شش ماه هنگامى كه براى نماز صبح از كنار خانه ى حضرت فاطمه صلى اللَّه عليه و آله مى گذشت، مى فرمود: «اَلصَّلوة يا اَهْلَ البَيْت، اِنَّما يُريد الله لِيُذهِب عَنْكُمُ الرَّجسَ اَهلَ الْبَيتِ وَ يُطَّهِرَكُمْ تَطهيراً» [المستدرك على الصحيحين، جلد سوم، ص 158، ترجمه ى كشف الغمه، جلد دوم، ص 12.]

حضرت فاطمه از ديدگاه پيامبر اكرم

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كراراً مى فرمود: «فاطِمةُ بِضْعَةُ مِنّى، يَقْبِضنُى ما يَقْبِضُها وَ يَْبُسطُنى ما يَبْسُطُها». [مسند، احمد حنبل، جلد چهارم، ص 323، صواعق محرقة، تأليف احمد بن حجر هيتمى، دارالكتب علميه، بيروت- لبنان، (1414 ه ق /1993 م) چاپ سوم، ص 113.]

/ 27