4 ـ فرهنگ جهانى - دولت اسلامی، دولتی جهانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دولت اسلامی، دولتی جهانی - نسخه متنی

عبدالکریم آل نجف؛ ترجمه: م‍ص‍طف‍ی‌ ف‍ض‍ای‍ل‍ی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 ـ فرهنگ جهانى

مبناى عقايد استوارى كه دولت اسلامى بر آن قرار دارد مقتضى عرضه فرهنگى است كه به ويژگى هاى اصيل انسانى تمسك مى جويد و با خصايص محلى با احتياط, احتراز و هشيارى برخورد مى كند. فرهنگ هاى محلى, در واقع, سه نوع اند:

الف ـ فرهنگى كه مطابق با اسلام است و نسل هاى اسلامى پيشين آن را ساخته وعرضه كرده اند.

ب ـ فرهنگى كه محصول جاهليت هاى پيش از اسلام است يا از اصول و فلسفه هاى ويران گر و مغاير با اسلام, در عصر اسلام, نشأت گرفته است.

ج ـ فرهنگى كه نه مطابق و نه مخالف اسلام است.

نوع اوّل, خود فرهنگى اسلامى است و شايسته نشر و تبليغ است, و نوع دوم فرهنگى منحرف است و سزاوار تصفيه و پاك سازى است, و نوع سوم فرهنگى پذيرفتنى است به اين شرط كه از جهت ميزان اهتمام و تبليغ, مقدّم يا حتى هم عرضِ فرهنگ اسلامى قرار داده نشود, زيرا فرهنگ اسلام برترين فرهنگ است: (الاسلام يعلوا ولايُعلى عليه). از اين رو آداب, رسوم, عرف ها, فنون و افكار و برنامه ها و رفتارهاى محلى, فرهنگ درجه دوم محسوب مى شود و از جهت شكوه و اهميت پس از فرهنگ اسلامى قرار مى گيرند چرا كه فرهنگ اسلام (كلمة الله) است و مسلّماً (كلمة اللّه) بايد فوقِ (كلمة الناس) قرار گيرد. اگر فرهنگ محلى, نوع سوم از انواع ياد شده باشد ممكن است پذيرفته شود, اما اگر از نوع منحرف, نوع دوم, باشد, چاره اى جز پاك سازى آن و برچيدن اساس آن نخواهد بود, زيرا وجود چنين فرهنگى در جامعه اسلامى نامشروع است.

پس فرهنگ اسلامى اصيل با فرهنگ هاى محلى اين گونه رفتارمى كند و در نتيجه وصفِ جهان شموليِ دولت اسلامى را در عرصه فرهنگى نيز حفظ مى كند.

5 ـ روابط خارجى

وصف جهان شمولى به شكل آشكارى بر روابط خارجى دولت اسلامى منعكس مى گردد, دولت اسلامى ميان دو قلمروِ كوچك و بزرگ به سر مى برد, قلمرو و دايره كوچك همان دايره اسلاميّت است و دايره بزرگ دايره انسانيّت است, و رابطه آن با دايره اسلاميّت براساس حمايت مسلمانان و دفاع از حقوق آنان و ارائه كمك هاى ممكن براى آنان استوار است, و رابطه اش با دايره بزرگ انسانيّت شامل اقدام به نشر و ترويج دعوت اسلامى و حمايت مستضعفان و ايستادگى در برابر اركان استكبار و سران فتنه است كه مانع رسيدن پرتو توحيد به دل هاى مردم هستند. اين برنامه و راه و رسم جهانى اسلام در روابط خارجى است. اين برنامه در شرايط موجود با دو مشكل مواجه است: داخلى و خارجى. اين دو مشكل هر دو از نظريه قوميت وملى گرايى وخودخواهى وخودمحورى كوته بينانه نشأت مى گيرند.

اما مشكل داخلى وجود اين تصور است كه برنامه ياد شده تكاليف سياسى و اقتصادى سنگينى را بر عهده مملكت مى گذارد و همه منابع داخلى كشور را استخراج كرده به پايان مى رساند. اين تصور ناشى از اعتقاد به اين امر است كه ثروت هاى موجود در سرزمين هركشور حق خاص و منحصر به ساكنان آن است و به ساير مسلمانان تعلّق ندارد. چنين عقيده اى با نظريه دينى و ايمان به خدا و حسن ظنّ ناشى از آن و اين كه ارزاق به دست خداست و هرگونه بخواهد تقسيم و توزيع مى كند, منافات دارد. هم چنين با ساير باورهاى دينى سازگارى ندارد, مانند اين كه خدا براى مسلمانان فقير حقوقى بر عهده مسلمانان غنى قرار داده است, و اين كه مسلمانان مكلف به هم يارى ميان خودشان هستند و بايد در برابر ديگران يد واحده باشند.

/ 22