بیشترلیست موضوعات دولت اسلامى دولتى جهانى 1ـ پركردن خلأ در زمينه اى ضرورى و حياتى: 2 ـ آشكار شدن نظريه اى پنهان يا غير متكامل: 3 ـ تأكيد بر يك ويژگى اسلامى اصيل در جامعه: 4 ـ پيراستن جامعه از شائبه ها: 5ـ رويارويى با خطر قوم گرايى: 6 ـ كمك به نشر اسلام و گسترش آوازه رفعت آن: مفهوم دولت جهانى 1ـ عقيده توحيد 2 ـ محتواى روحى و اخلاقى 3 ـ تقويت سيطره عقل بر غريزه دولت جهانى ضرورتى انسانى و اسلامى ابعاد جهانى دولت اسلامى 4 ـ مراد از عربيّت زبان است و نه نژاد. 2 ـ جهان شمولى قانون 3 ـ جامعه جهانى 4 ـ فرهنگ جهانى 5 ـ روابط خارجى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
آوازه دعوت دولت جهانى در مصر و دنياى اسلام در دهه سى بالا گرفت و پرچم اين دعوت را امثال (سلامة موس) و ديگران به دوش گرفتند در حالى كه اهداف نهايى آن آشكار نشده بود.5 و باز مى گويد: اين دعوت وجودش را از گرايشى نادرست و از منطقى اساساً استعمارى وام مى گرفت; منطقى كه عنوان رسالت انسان سفيد براى دنياى رنگين پوست نام گرفته بود و هدف نهفته در وراى اين دعوت همانا كشاندن همه مردم به زير سلطه و بندگى حاكميت غرب, و ذوب كردن انديشه اسلامى در كوره جهان شمولى يا استيلا بر مقدرات آن و فرو بردن آن در مفاهيم و ارزش هايى, كه در جوهرشان با ارزش هاى اسلام متفاوت اند, بوده است.6از (هنريك رالف) نقل شده كه در كتابش به نام (الانسانيه و الوطنيه) مى گويد:ملت هاى قوى بايد بر انسان گرايى گردن نهند اما ملل ضعيف اگر به ويژگى هاى ملّى خاص خود تمسك نجويند, ملت هاى قوى آن ها را از بين خواهند برد.7دانشور اسلامى, (شيخ محمد غزالى) بر اين دعوت ايراد گرفته و چنين مى نويسد:اما اصل جهان شمولى گرچه اصل انسانيت و صلح و خير فراگير است لكن ملت هاى غربى و حكومت هاى استعمارى آن را هم چون دامى قرار داده اند كه با آن عقل هاى ضعيف را صيد كرده و قدرت مقاومت ملت هاى مظلوم را بشكنند تا آنان را به لقمه هايى گوارا براى خويش تبديل كنند.8استاد (عباس محمود العقاد) نيز بر آن دعوت ايراد گرفته و درباره آن سخن همانند آن چه گذشت گفته است.9 هركس كتاب (احجار على رقعة الشطرنج) (سنگ هايى بر صفحه شطرنج), نوشته (اميرال ويليام غاى كار), را بخواند آن را حاوى تاكيدهاى پى در پى بر اين امر مى يابد كه انديشه جهان شمولى از برنامه ها و طرح هاى تلمود و صهيونيزم نشأت گرفته است.در اين جا سه نكته وجود دارد كه بايد به بيان آن ها بپردازيم:1 ـ مفهومى كه براى جهان شمولى گذشت, مفهوم سياسى محض است كه واجد هيچ جنبه اخلاقى نيست, و به اين سبب, اصل انديشه جهان شمولى را فاسد گردانيده و اثرى سنگين و آوازه اى ناخوشايند را بر آن تحميل كرده است به نحوى كه اگر كسى از نُو به اين انديشه دعوت كند بسيار مشكل است بتواند تصديق درستى و پاكى اين انديشه را جلب كند.و اين مشكلى تازه است كه به مشكلات اصلى اى كه انديشه دولت جهانى اسلام با آن مواجه است افزوده مى شود; انديشه اى كه از اصول انديشه سياسى اسلام و ضرورت هاى آشكار آن شمرده مى شود.