13 ـ عدم جواز مضايقه كردن منازل مكه براي حاجيان - احکام اختصاصی مکه و مسجدالحرام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احکام اختصاصی مکه و مسجدالحرام - نسخه متنی

یعقوب جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




























13 ـ عدم جواز مضايقه كردن منازل مكه براي حاجيان

اهالي و ساكنان مكه

حق ندارند خانهها و منازل خود را از حجاج مضايقه كنند و بايد منازل خود

را جهت سكونت حجاج در اختيار آنها قرار بدهند. آنها نبايد در موسم حج درب

منازل خود را ببندند. اكثر فقهاي ما به اين حكم فتوا دادهاند.

شيخ

طوسي گفته است: سزاوار نيست كه حجاج از خانهها و منازل مكه منع شوند

زيرا خداوند فرموده است: «سواءً العاكف فيه و الباد»;88 «مساوي است در آن كسي كه ساكن

آنجاست يا از جاي ديگر آمده است».89

ابن ادريس اصل حكم

را قبول دارد ولي استدلال به آيه شريفه را نميپذيرد و آنرا

استدلالي ضعيف ميخواند; زيرا ضمير «فيه» در آيه شريفه به شهر مكه

برنميگردد بلكه به مسجد الحرام برميگردد كه پيش از آن آمده است.

ابن ادريس دليل اين حكم را اجماع فقها و روايات متواترهاي ميداند

كه در اين مورد وارد شده است.90

محقق كركي گفته است:

منع خانههاي مكه بر حجاج ـ بنابر قول صحيح ـ مكروه است وبعضيها

آنرا حرام دانستهاند و همه شهر را در حكم مسجد دانستهاند و

گفتهاند: مكروه است اين كه خانههاي مكه در داشته باشد.91

اجماعي كه ابن ادريس

در مسأله ادعا كرده نميتواند دليل محكمي باشد; زيرا اين اجماع اجماعي

است كه مستند آن معلوم است و آن رواياتي است كه بعضي از آنها را خواهيم آورد.

البته حكم به تحريم در ميان قدما مشهور بوده ولي متأخرين به كراهت قائلند

همانگونه كه محقق كركي نيز قول به كراهت را اخذ كرده

است.

صاحب حدائق

ميگويد: مشهور ميان متأخرين اين است كه منع كردن خانههاي مكه از

حجاج، مكروه است. ولي از شيخ طوسي قول به تحريم نقل شده است و شيخ به آيه

«سواءً العاكف فيه و الباد» استدلال كرده است. گفته شده درست است كه ضمير

«فيه» به مسجد الحرام برميگردد ولي همه شهر مكه حكم مسجد الحرام را

دارد و لذا در قرآن، در آيه معراج آمده است: «اسري بعبده ليلاً من المسجد

الحرام...»;92

«حركت داد بنده خود را شبي از مسجد الحرام...» و اين در حالي است كه

ميدانيم پيامبر از خانه امّ هاني به معراج رفته است. اما اين استدلال

مخدوش است; زيرا اجماع داريم بر اين كه مسجدالحرام به همه شهر مكه اطلاق

نميشود و معلوم نيست كه معراج پيامبر از خانه امهانيبوده

باشد و اگر بپذيريم ممكن است بگوييم كه پيامبر از مسجدالحرام عبور كرده

است.93

صاحب حدائق پس از

بيان اين مطالب، خود قول به حرمت را اخذ كرده است.

به نظر ميرسد

كه استدلال شيخ به آيه شريفه استدلال درستي است; زيرا كه در اين آيه هرچند كه

ضمير به مسجد الحرام برميگردد ولي با توجه به اين كه «عاكف» در اينجا

به قرينه «الباد» به معناي «مقيم» است و كسي در مسجدالحرام مقيم نبود، معلوم

ميشود كه منظور همان شهر مكّه است و در اينجا شهر در حكم مسجد الحرام

است. و لذا ميبينيم كه در روايات مسأله به همين آيه استناد شده

است:

سئل

الصادق ـ عليه السلام ـ عن قول اللّه ـ عز و جل ـ «سواءً العاكف فيه و الباد» فقال: لم يكن ينبغي ان يضع علي

دور مكة أبواب لأن للحاج ان ينزلوا معهم في دورهم في ساحة الدار حتي يقضوا

منا سكهم و اول من جعل لدور مكة ابواباً معاوية.»94

از امام صادق درباره

سخن خداوند پرسيده شد كه ميفرمايد: «مساوي است در آن، كسي كه ساكن

آنجاست يا از جاي ديگر آمده» امام فرمود: سزاوار نيست كه بر خانههاي

مكه درب گذاشته شود; زيرا حجاج حق دارند كه با آنها در خانههايشان نزول

كنند تا مناسك حج را به پايان برسانند. اوّلين كسي كه براي خانههاي مكه

درب قرار داد معاويه

بود.»

عن علي عليه السلام

ـ انّه نهي اهل مكه ان يؤاجروا دورهم و ان يعلّقوا عليها ابوابا و قال: «سواء العاكف فيه الباد».95

از علي عليه السلام

ـ نقل شده كه اهل مكه را از اين كه خانههاي خود را به اجاره بدهند و بر

آن درب قرار دهند، نهي كرد و فرمود: «مساوي است در آن مقيم و

مسافر.»

ولي انصاف اين است

كه روايات مسأله به بيش از كراهت دلالت ندارد; بخصوص در چنين حكمي كه خلاف

اصل است.







/ 17