مسجد شجره - همگام با راهیان کوی دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همگام با راهیان کوی دوست - نسخه متنی

ناهید فلاحتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسجد شجره

براى كسانى كه از مدينه عازم مكه هستند «ميقات» مسجد شجره است و همه بايد محرم شوند اما چون در مسجد جا و امكانات براى خانمها نيست كه لباس احرام بپوشند، بيشتر در مدينه احرامشان را مى پوشند و در مسجد شجره نيّتِ احرام مى كنند. اما مردها در خود مسجد مُحرم مى شوند. خلاصه وقت حركت شد و ما در حالى كه از هر لحظه اى براى مرور مسائل و مناسك عمره استفاده مى كرديم سوار ماشينها شديم و به جانب مسجد شجره راه افتاديم. آنجا ميقات بيشتر امامان ما بوده و از اين جهت قدر و منزلت دارد.

پس از گزاردن نماز مغرب و عشاء و دو ركعت نماز براى قرب به خدا و آمادگى احرام، چادرهامان را با چادرِ احرام عوض كرديم، در اين هنگام به ياد آوردم فرمايش امام سجاد ـ ع ـ را كه فرمود: هنگام در آوردن لباسهاى رنگى و دوخته بايد نيّت كنى كه هر چه ريا و نفاق وآلودگى است بيرون بريزى و يكرنگ شوى. سفيد كه ياد آور كفن است نيّت احرام كنى. بايد لباس معصيت و گناه و آلودگى را كنار بگذارى و جامه طاعت بپوشى و با خدا پيمان بندگى ببندى و ديگر هيچگاه قراردادِ خلاف رضاى خدا را امضا نكنى.

حاجى آنگاه كه محرم مى شود بايد مراقبت شديد از نفس كند; از حركاتش، كلماتش، نگاهش، دستش، وخلاصه تمام اعضا و جوارحش. شايد يكى از فلسفه هاى احرام همين تقويت حالت مراقبت در انسان باشد. دورى از 24 چيز به هنگام احرام و در حين انجام اعمال تمرين و آمادگى است براى دورى كردن از محرّمات; يعنى وقتى انسان در مدّت احرام از حلال خدا چشم بپوشد، بعد از آن خيلى آسانتر و راحت تر از محرمات پرهيز مى كند.

آنگاه كه لباس احرام پوشيدى و نيت كردى، زمان گفتن لبيك است;

«لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك...» در اين حال نيز به ياد امام سجّاد ـ ع ـ مى افتى كه هنگام گفتن لبيك، رنگ از رخسارشان پريد و حالش تغيير يافت و در پاسخ از علت اين حالت فرمود: از آن مى ترسم كه جوابم «لا لبّيك ولا سعديك» دهند.

تنت مى لرزد; خدايا! با بار گناهان گذشته و آلودگيهايمان نمى توانيم انتظار پذيرفتن لبّيكمان را داشته باشيم اما آمديم اينجا كه پاك شويم، غسل كرديم به نيّت ريختن معاصى و گناهانمان، احرام بستيم از محرمات تو و مى خواهيم داخل در حريم امن تو شويم چقدر خوب مى شد اين حالت براى انسان دوام مى يافت.

سر انجام حدود ساعت 9 شب بود كه از مسجد شجره به سوى مكه راه افتاديم و ما چون با سوارى بوديم، بعد از 6 ساعت راهپيمايى خيلى زودتر از اتوبوسها به مكه رسيديم; به طوريكه ساعت 3 نيمه شب وارد مسجد الحرام شديم، همه جا برايمان جالب بود و ديدن داشت. اما آنچه كه بيشتر مشغولمان كرده شوق ديدن كعبه و انجام اعمال است.

/ 10