ساعتها و روزها به سرعت مى گذشت و هر چه به ايام حج نزديكتر مى شديم هيجانمان شدت مى يافت كه خدايا! مى توانيم حجّ خوبى بجا آوريم؟ خودت ياريمان كن.روز هشتم ذيحجه كه روز «ترْويه» ناميده مى شود، بيشتر حاجيان احرام مى بندند و از مكّه به طرف منا كوچ مى كنند و شب نهم يعنى شب عرفه را در منا مى گذرانند و روز عرفه به سوى عرفات حركت مى كنند. ايرانيها معمولا مستقيم از مكه به عرفات مى روند.احرام حجّ تمتع بايد در مكه باشد و مستحب است در كنار خانه خدا، داخل حجر اسماعيل و يا كنار مقام ابراهيم باشد. با چند تن از خانمهاى همسفر نيمه شبِ هشتم غسلِ احرام كرده، به طرف مسجدالحرام حركت كرديم و آن شب را تا صبح به نماز و دعا گذرانديم و سپس احرام بستيم.داخل حجر اسماعيل بودم، لباس احرام را از پيش پوشيده بودم و مى خواستم نيّت كنم. لحظه آماده شدن و حركت به ميهمانى خدا است، پس بايد لباسهاى مناسب آن ميهمانى را به تن كرد، آرى بايد جامه هاى سفيد و بى پيرايه را پوشيد و داخل در ضيافت خدا شد، ضيافتى كه خودش دعوتمان كرده است.وارد حجر مى شوى، در گوشه اى از آن دو ركعت نماز مى گزارى. اين نماز، نمازِ احرام است و اينجا محل برآورده شدن حاجت. و حال خوشى پيدا مى كنى گريه امانت نمى دهد. خودت را بقدر ذرّه خاشاك مى بينى. بار يك عمر عصيان بر دوشت سنگينى مى كند. پشيمان و شرمنده اى مى خواهى به درگاهش توبه كنى. ناله مى زنى و اشك مى ريزى تا نگاهت كند.خدايا! مولا تويى و بنده عاجز و گريز پا من، اينك به آستانه ات آمده، عذر مى طلبم. حال رو به كعبه دارى و دل شكسته ات نزد او است. حج مقبول طلب مى كنى و پيمان مى بندى، بايد لبيك بگويى ولى باز هم مى ترسى كه قبولت نكرده باشد!ساعت حدود 7 صبح است. مكه منظره جالبى پيدا كرده، زائران خانه دسته دسته با ماشينهاى روباز به جانب منا در حركتند.