آموزش در حوزه های علمیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آموزش در حوزه های علمیه - نسخه متنی

سید محسن موسوی گرگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آموزش در حوزه هاى علميه ما به خلاف تمام مراكز آموزشى ديگر به صورت كاملاً آزاد انجام مى گيرد; يعنى طلاب در انتخاب استاد و مواد درسى مختارند.

به درس هر كسى كه بخواهند شركت مى كنند و در بين علوم گوناگونى كه در حوزه تدريس مى شود هر كدام را كه بخواهند انتخاب مى كنند.

دروسى كه اساتيد حوزه ها شروع مى كنند غالباً به درخواست عده اى از شاگردان انجام مى گيرد.

اين خلاصه چيزى است كه در حوزه هاى علميه مى گذرد در سالهاى اخير در حوزه علميّه قم كه امروزه بزرگترين مركز آموزش أحكام و معارف دينى است تحولاتى انجام شده و شوراى مديريّت حوزه تشكيل شده و اين شورا قدمهايى برداشته است.

مقاله حاضر در دو بخش تنظيم شده است: در بخش اول آن به برخى از نواقص حوزه هاى علميه اشاره شده و در بخش دوم آن به طور فشرده به راه حلها اشاره شده است.

مقصود ما اين است كه اوّلاً روشن شود طلاب حوزه ها با چه مشكلاتى رو به رو هستند.

ثانياً همه مسلمانان بويژه متفكران اسلامى بدانند كه در حوزه هاى دينى چه مى گذرد تا با اطلاع از كمبودها و نارساييها به ارائه نظريات و پيشنهادات سازنده و ساير كمكهاى ممكن بپردازند و با شركت در اين أمر مهم دَينِ خود را نسبت به مراكز دينى ادا كنند و هم در جهت رفع نارساييها بكوشند.

اگر تاريخ علوم را به دقت مورد مطالعه قرار دهيم و اگر پيشرفت شگفت آور دانش و صنعت را مدِّنظر گيريم و اگر سيه روزى ديروز و بهروزى امروز ديگران را از يك طرف و عقب ماندگى و تاريكى كشور خودمان را از طرف ديگر از چشم به دور نداريم به اين نتيجه قطعى خواهيم رسيد كه پيشرفت حيرت آور ديگران در تمام رشته هاى دانش معلول راهها و روشهاى درست و مفيد ايشان بوده و هست. اگر چه زحمات طاقت فرسا و مطالعات مداوم آنان نقش بسزايى در پيشرفت آنان داشته لكن علّت اصلى همان گزينش درست متدهاست و بس وگرنه غربيان در قرون وسطى نيز به فعاليتهاى علمى مشغول بودند ولى هيچ نتيجه اى از آن همه اشتغالات عائدشان نمى شد. بنابراين اگر پيشرفتهاى علمى معلول فكر غربى و يا مجرّدِ فعاليت بود بايد در قرون وسطى نيز گوى مسابقه را آنان ربوده باشند و يا حداقل در حد و مرتبه مسلمانان باشند در حالى كه در آن دوران جهل و نادانى و ظلمت و تار يكى سرتاسر غرب را فرا گرفته بود و جهل و خرافات حاكم بود. پس انصاف اين است كه راه و روش ما در قسمت آموزش ناقص است همان طور كه غربيان در قرون وسطى دچار راهى مشابه راه امروز ما شده بودند و صد البته اين به معناى تخطئه تمام خوبيهاى مراكز آموزشى خود نيست بلكه منظور اين است كه ما بايد همواره بينديشيم و در آموزش جوانان از بهترين راهها و روشها استفاده كنيم و هرگز در نقطه اى تنها به اين علت كه مورد توجه بزرگان بوده است توقف نكنيم و مانند آنان نباشيم كه متون پدران كليسا و موٌلّفين متوسّطى از قبيل بُوئس را مقابل خود مى گذاشتند و در باره آنها تدقيق مى كردند و غالباً به جاى آن كه به مفهوم مطالب توجه كنند آنها را فقط با دست لمس مى كردند و مى گذشتند و در عوض راجع به عبارات و كلمات دقت و موشكافى مى كردند. ديگر كسى به طبيعت نمى نگريست.

نويسندگان مذهبى چنان قدرتى به دست آورده بودند كه مردم فقط به تفسير كتب ايشان مى پرداختند و ديگر كارى به تعمق در موضوع آن نداشتند.

اوقات مردم صرف مباحثاتى مى شد كه امروزه براى ما باور كردنى نيست; زيرا از هر چه كه به نظر ما مفيد مى رسد عارى بود.

مدت چهار قرن تمام از قرن نهم تا سيزدهم همواره گفت و گو و بحث در كليات بود. جمعى دور يكديگر مى نشستند و با قيافه جدى درباره ماهيّت أشياء و انواع و اقسام آنها گفت و گو مى كردند.

اين موضوع حقيقت دارد كه كمى بعد از آن كه تركان قسطنطنيّه را محاصره كردند و امپراطور بر برج و باروى شهر از پايتخت دفاع مى كرد روحانيون بيزانس اجتماعاتى داشتند و در اين موضوع بحث مى كردند كه: (فرشتگان از جنس نر هستند يا از جنس ماده).

محصلين با سرى انباشته از معلومات اسكولاستيك از اين مدارس بيرون مى آمدند; اما لياقت آن را نداشتند كه يك عمل جمع ساده را جز به مدد انگشتان دست انجام دهند.

روزى يكى از تجار ثروتمند آلمانى كه علاقه مند بود تعليمات دقيق بازرگانى به فرزند خود بدهد يكى از استادان دانشمند را ملاقات كرد و از او پرسيد كه بايد فرزند خود را به كدام دانشگاه بسپارد؟ دانشمند مزبور به او جواب داد:

(موضوع دوتاست: اگر مى خواهيد فرزند شما فقط جمع و تفريق را بياموزد مى توانيد او را در هر يك از دانشگاههاى آلمان كه مايل هستيد بگذاريد امّا اگر علاوه بر آن سوداى آموختن عمل ضرب را نيز در سر مى پرورانيد فقط يكى از دانشگاههاى ايتالياست كه ممكن است اين موضوع را به او ياد بدهد).

با همه اين احوال غير از تُجّار اشخاص ديگرى نيز بودند كه نسبت به اين نوع تعليمات نظر خوشى نداشتند.

براى آنان چاره اى نبود جز آن كه به اعراب پناهنده شوند; زيرا در زمان مأمون عباسى و جانشينان او دانشگاههاى بزرگى افتتاح شده بود كه در آنها متون يونانى را تدريس مى كردند.

در حالى كه اروپاى مسيحى قرون وسطى خود را در زير مباحثاتِ غبارآلود دفن
مى كرد اسپانياى عرب درخشندگى خارق العاده اى تحصيل كرده بود.

دانشگاههاى شهر اشبيليه و طليطله و قرطبه مراكز فرهنگى بزرگى شده بودند كه جوانان فرانسوى و آلمانى و انگليسى به آنها هجوم مى كردند و اين دانشگاهها ثروتهاى بيكرانى كه براى اين جوانان تصور ناكردنى بود در مقابل چشمهاى خيره آنان نمودار مى ساخت. آثار بقراط ارسطو اقليدس بطلميوس جالينوس وغيره در اين مدارس مطالعه مى شد و بر نيمكت اين دانشگاهها عرب اسپانيولى مسلمان و مسيحى پهلوى يكديگر مى نشستند و هنگام بازگشت به كشور خود مطالب مفيدى را كه آموخته بودند منتشر مى كردند و يا به نوبه خود مكاتب و مدارس جديدى باز مى كردند.

در نتيجه در اين كشورها علوم و معارف يونانى نيز در جوار انضباط اسكولاستيك شروع به نمو و پيشرفت كرد.

اين به خوبى نشان مى دهد كه ما چه بوده ايم و اكنون چه هستيم. علت آن چيست؟ به راستى دردى دردناكتر از اين نيست كه متاع ما را بِرُبايند و ما را مردمى معرفى كنند كه نسبت به آن بى تفاوت بلكه نا شايسته هستيم و ما نه تنها تحت تأثير اين تبليغات قرار گيريم بلكه باورمان شود كه ما آن توانايى را كه غربيان دارند نداريم.

ما نمى توانيم مانند آنان بينديشيم و پيشرفت كنيم.

پس خوب است كه يا در اين زمينه ها وارد نشويم و يا به تمام معنايِ كلمه از ايشان تقليد كنيم!

بنابراين اگر كمى بينديشيم و مقدارى تاريخ را بررسى كنيم به اين باور خواهيم رسيد كه نه تنها ما نيز استعدادِ دريافت علوم و صنايع و فلسفه را داريم بلكه به خوبى به اين نتيجه مى رسيم كه ما اين بوده ايم كه به اينان انديشيدن و نايل شدن به درجات علمى را آموخته ايم و فوراً اين پرسش به ذهنمان خواهد آمد كه پس چرا اكنون چنينيم؟

/ 14