تمركز طلاّب در حوزه هاى بزرگ - آموزش در حوزه های علمیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آموزش در حوزه های علمیه - نسخه متنی

سید محسن موسوی گرگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • هنگام سپيــده دم خـروس سحـرى
    يعنى كه دميـدند در آيينه صـبح
    از عمر شبى گذشت و تو بى خبرى



  • دانـى كه چرا همى كند نوحه گرى
    از عمر شبى گذشت و تو بى خبرى
    از عمر شبى گذشت و تو بى خبرى



تمركز طلاّب در حوزه هاى بزرگ

تمركز طلاب و اهل علم در حوزه هاى بزرگ مثل قم نجف و مشهد زيانهاى
فراوانى را به دنبال دارد.

1 . در كنار اين حوزه ها حوزه هاى كوچكترى نيز لازم است و حداقل بايد در هر شهرستانى يك حوزه علميه منظم ومرتبى باشد. روشن است كه با استقرار اهل علم در حوزه هاى بزرگ اين كار عملى نخواهد بود وحداقل نتيجه مطلوب را نخواهد داد زيرا حوزه مدرّس و مدير مى خواهد و اين مدرّسان و مديران در صورتى مفيد و مثمر خواهند بود كه در حوزه هاى بزرگ تحصيل كرده باشند. اگر اين مسأله حل نشود به تعداد طلاب در حوزه هاى بزرگ افزوده مى شود و به مثابه آن حوزه هاى شهرستانها تعطيل مى گردد.

2 .تمركز همه طلاب در مشهد و قم با محدوديت مكان آموزش و خوابگاهها موجب شلوغى و ازدحام كلاسهاى درس و مدارس كتابخانه ها مى شود. قهراً كلاسهاى درس به شكل مجالس وعظ و تبليغ در مى آيند و حجرات مدارس به صورت اتاقهاى مسافرخانه و كتابخانه ها به صورت زمزمه خانه و ضرر آن به تحصيل و مطالعه طلاب پوشيده نيست.

3 . اين كه گرد آمدن و ماندن همه طلاب در يك يا دو حوزه علاوه بر اين كه وضع كلاسها را مختل مى كند بودجه محدود حوزه را مى بلعد و اياب و ذهاب را بر هم مى زند و شهر را شلوغ مى كند و موجب دهها كمبود ديگر مى شود كه نياز به گفتن ندارد و قطعاً آن نتيجه اى كه از آموزش در يك محيطى آرام و بى دغدغه و غنيّ گرفته مى شود از آموزش در محيط پُر سروصدا و پراحتياج و اضطراب گرفته نمى شود.

4 . اگر همه طلاب نمى خواهند به عنوان مدرِّس و معلّم در حوزه ها باشند و نيز همه نمى خواهند مرجع تقليد و مجتهد شوند كه قطعاً چنين است پس گرد آمدن و براى هميشه ماندن اين همه اهل علم در حوزه علميّه قم نجف و مشهد براى چيست؟

اينان به دنبال چه هستند؟ آيا مى خواهند تا آخر عمر درس بخوانند و مطالب را انبار كنند؟

اگر مطلب اين است بسى اشتباه و انحراف است و اگر اين نيست پس اينان به كجا مى روند و به دنبال چه هستند و در درسهاى خارج ناتمام شدنى چه چيز را مى جويند؟

آيا در اين درسها خدايِ بى نهايت را طلب مى كنند؟ و اگر اين نيست پس چرا
پايانى ندارد؟ بى شك اين پاسخ كه بگوييم تمركز ايشان براى درس خواندن است و تحصيل علم پاسخى قانع كننده نيست و هيچ پاسخ درستى وجود ندارد مگر اين كه گفته شود: كسانى هستند كه اين جور تمركز و ازدحامها را دوست دارند و از شلوغى درس و بحثها لذت مى برند.

در مقدمات ماندن

به طور كلى هر كارى مقدماتى لازم دارد كه بدون انجام آنها انجام دادن آن كارى ممكن نيست. بنابراين جاى هيچ ملامتى نخواهد بود اگر ما براى رسيدن به احكام الهى به دنبال تحصيل مقدمات علم به احكام رويم و قبل از ورود به اصل مطلب آنها را تحصيل كنيم بلكه اين كار لازم وضرورى است و بدون اولويّت تحصيل مقدمات تحصيل احكام الهى ممكن نيست ولى اين بدان معنى نيست كه بيشتر عمرمان را در تحصيل مقدمات بگذرانيم و وقتى كه به ذى المقدمات رسيديم نه حالى باقيمانده باشد و نه وقتى.
متأسفانه در حوزه هاى علميه غالباً به مقدمات بيشتر مى پردازند تا به اصل مطلب و علتش هم نبودن برنامه و ابهام هدف است كه قبلاً بدان اشاره شد.

به عنوان مثال نحو و صرف و اصول و بلاغت علومى هستند كه در حوزه ها بسيار دائر و رائجند و همه طلاب موظف به تحصيل آنها هستند بويژه علم اصول. فلسفه تحصيلِ آنها در حوزه ها آن است كه مقدّمه استنباط احكام شرعى هستند ولى بيشتر طلاب عمر خود را در اين مرحله مى گذرانند و وقتى به ذى المقدّمه يعنى استنباط احكام شرعى مى رسند كه ديگر بسيار دير شده است و آقا با مجموعه اى از معلومات بى ثمر عازم سفر است و چه تأسف بار است اگر چنين حوادثى پيش آيد.

آيا هيچ نمى انديشند كه به كجا مى روند؟ و دنبال چه هستند و گم شده چيست؟ آرى بهترين توجيه براى اين كار همان است كه در آغاز مقاله بيان شد و گرنه...

/ 14