باورها و پرسش ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

باورها و پرسش ها - نسخه متنی

مهدی هادوی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقليد چنين بار معنايى دارد و اين كلمه متأسفانه خيلى جاها مشكلساز بوده است; يك نمونه، اينجاست; يك نمونهى ديگر در مباحث زيبايى شناسى است. افلاطون در باب هنر و كار هنرمند در يونانى به «مى مِسيس»(1) تعبير كرده و اين كلمه در فارسى به «تقليد» ترجمه شده است. اين برگردان باعث شده است سخن افلاطون به گونهاى تفسير گردد كه هيچ سازگارى با كلام او ندارد. حالا در بحث، تقليد در فروع ببينيم اصلاً تقليدى كه ما مىگوييم يعنى چه؟ محتوايى كه براى تقليد داريم، چيست؟ شما مىدانيد كه امروز دانشها، در اثر گسترش و رشد، گرفتار تخصص شده و همواره هم همينطور بوده; يك زمان دامنه تخصصها محدودتر بوده و حال گسترش پيدا كرده است. در يك امر تخصصى، شما سه راه پيش پايتان هست يا درآن امر خودتان متخصص بشويد و اگر نيازى به آن زمينه پيدا كرديد با تخصص خود راه حل را پيدا كنيد. راه دوم اين است كه متخصص نشويد ولى بتوانيد بفهميد كه چه كار كنيد تا آنچه كه بايد، تحقق پيدا كند. راه سوم در صورت فقدان دو راه قبلى است. در اين راه نه متخصصيد و نه توان انجام كار لازم مورد نياز را داريد پس بايد از يك متخصص سؤال نمائيد. اين سه راه همان سه راهى است كه در اول رسالههاى عمليه گفتهاند: انسا يا بايد مجتهد باشد يا محتاط يا مقلد. يعنى اگر انسان مىخواهد احكام فرعى خودش را تشخيص بدهد، چه در عمل فردى و چه در عمل اجتماعى، يك راهش اين است كه خود متخصص در فقه و مجتهد بشود. اين امر براى همگان ميسور نيست; اگر قرار باشد همه بخواهند متخصص در فروع دين بشوند، فقيه بشوند، ديگر نمىتوانند پزشك بشوند، ديگر نمىتوانند مهندس بشوند، ديگر نمىتوانند فيزيكدان بشوند. به هرحال عالَم، عالَم تخصص و تقسيم كار است; هركسى در يك زمينههايى نهايتاً مىتواند تخصص پيدا كند. راه دوم اين است كه اگر متخصص نيست كارى انجام دهد كه يقين بكند آنچه را بايد، انجام داده است. مثلاً در فقه كارى انجام دهد كه يقين كند به وظيفه خود عمل كرده است. اين راه را «احتياط» مىنامند. راه سوم اين است كه اگر نمىخواهد


1. Mimesis.

2 . ر.ك: مهدى هادوى، زيبايى از منظر دين، فصلنامه هنر، شماره 30، پاييز،1374، ص14.

/ 73