باورها و پرسش ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

باورها و پرسش ها - نسخه متنی

مهدی هادوی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مجتهد باشد يا نمىتواند، اگر نمىخواهد احتياط كند يا نمىتواند، برود از يك مجتهد سؤال كند. شما در همه كارهاى تخصصى همين كار را مىكنيد; وقتى بيمار مىشويد، سه راه پيش پايتان است: خودتان اگر طبيبيد و متخصصيد و مىتوانيد بيمارى خود را تشخيص بدهيد، به استناد تشخيص و تخصص خود براى خودتان نسخهاى مىنويسيد. راه دوم اين است كه اگر نمىتوانيد دقيقاً بيمارى را تشخيص بدهيد ولى تا حدودى مىتوانيد بفهميد كه اين بيمارى با يكى از اين داروها كه يقيناً هيچكدامشان هم ضررى ايجاد نمىكند، درمان مىشود، يكى از چندتا دارو را استفاده كنيد و بهبود بيابيد. البته اين هم به تخصص نياز دارد. حال اگر شما هيچكدام از اين دو امر را نمىتوانيد انجام دهيد; نه متخصصيد كه خود بتوانيد بيماريتان را تشخيص بدهيد و درمان كنيد، نه حتى در اين حد تخصص داريد كه بدانيد از چند دارو كدام يك مىتواند شما را 100% نجات دهد بدون آنكه ضررى متوجه شما گردد، بايد به يك پزشك متخصص مراجعه كنيد. آيا در اينجا راه ديگر هم هست؟! همان راهى كه امروز به عنوان راه تعقل معرفى مىشود؟! راه تعقل يعنى شمايى كه طبيب نيستيد وقتى مريض شديد به چند كتاب پزشكى مراجعه كنيد و ببينيد اين بيماريى كه الان به آن مبتلا شدهايد داراى چه نشانههايى است، بعد با استفاده از اين نشانهها بيمارى و سپس داروى آن را تعيين كنيد! اين راه تعقل است! واقعاً كسى كه طبيب نيست، و تخصص طبى ندارد، اگر چنين كارى را بكند شما اين كار را كار عاقلانه مىدانيد؟ عقل شما چنين كسى را تأييد مىكند؟ امروز تعقلى كه مطرح مىشود به همين معناست، يعنى در كار تخصصى، هر كسى كه متخصص نيست، خودش مراجعه كند، هرچه فهميد به آن عمل كند. كجا اين شيوه، شيوهى تعقل است؟!(1) عقل مىگويد تو كه نمىخواهى مجتهد بشوى يا نيستى، تو كه نمىخواهى احتياط كنى يا نمىتوانى، برو تقليد كن، برو از يك متخصص بپرس; همينطور كه در همه زمينههاى تخصصى، ما اين كار را مىكنيم و هيچكس هم نگفته اين خلاف

1 . ر.ك: عبدالكريم سروش، تحقيق يا تقليد(سخنرانى دانشگاه گيلان)، كيان، شماره، ص.

/ 73