باورها و پرسش ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

باورها و پرسش ها - نسخه متنی

مهدی هادوی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انتخاب مىكنيم. پس مديريت فقهى يعنى مديريت جامعه در جهت آرمانهاى اسلامى. مجموعهى فعاليتها در جامعه اسلامى مىبايست با مجموعهى ارزشها، مفاهيم، و احكام اسلامى سازگار باشد. بنابراين، هرچند در جامعهى اسلامى از تخصص و علوم بشرى استفاده مىشود، اما تخصص يكه و رها نيست. اينطور نيست كه بتوانيم هر راه حل ارائه شده توسط علوم را بدون چون و چرا و چشم بسته بپذيريم; بلكه مىبايست اين امور را با ارزشها، احكام، ملاكات و ضوابطى كه در اسلام هست، بسنجيم. پس وقتى مىگوييم اين راه مورد پذيرش اسلام نيست، يعنى مىبايست متخصص ما راه حلى ارائه دهد كه با اسلام سازگار باشد. اينكه مىگويند: مديريت علمى در قبال مديريت فقهى است، در صورتى درست است كه مقصود از مديريت فقهى مديريت آرمانى، و مراد از مديريت علمى مديريت بدون آرمان، باشد. در مديريت فقهى بايد از علم استفاده كرد. مديريت فقهى انكار شأن علوم بشرى و تخصصها نيست، بلكه سامان دادن مجموعهى فعاليتهاى جامعه در مسير آرمانهاى اسلامى است و در اين صورت، مديريت علمى مديريت بدون آرمان است، يعنى به مقتضاى تخصص عمل كنيم، چه با ارزشها و مفاهيم دينى سازگار باشد، چه نباشد. اين همان حكومتهاى غير دينى و لائيك است. با اين بيان درواقع دعواى مديريت فقهى و مديريت علمى دعوا بر سر ارزش علم و تخصص نيست، دعوا بر سر آرمان داشتن و بىآرمانى، ديندارى و بىاعتنايى به دين در ساحت عمل اجتماعى است. به ديگر سخن، دعوا بر سر مسألهى سكولاريزم است. آيا واقعاً آنگونه كه گفتهاند: ما را گريز و گزيرى از سكولاريزم نيست؟! ادعا اين است كه ما چارهاى جز اين نداريم كه لائيك و سكولار باشيم. همانگونه كه فوكوياما گفته است: تنها راه چارهى بشر حكومتهاى لائيك است. ما هم چارهاى نداريم مىبايست در مقابل اين جبر تاريخ سر تعظيم فرود آوريم. آيا واقعاً اينطور است يا اين افسانهاى است كه ساختهاند تا شايد جلوى خيزش دينى را در جهان معاصر بگيرند؟!

آنچه در اين جا ذكر گرديد، بيانى ساده از قضيه بود. اين مطلب بيان فنىترى هم دارد كه ارتباط دانشها با مسائل اسلامى را در قالب يك مجموعهى هماهنگ و يك تئورى يكنواخت طرح مىنمايد. اسم اين مجموعه و تئورى را، نظريه انديشه مدون در اسلام.

(1)1 . ر.ك: مهدى هادوى تهرانى، مبانى كلامى اجتهاد، در برداشت از قرآن كريم، صص 391 ـ 405.

/ 73