بیشترلیست موضوعات گفتار اول گفتار دوم سرّ خاتميّت گفتار سوم منابع شناخت دين گفتار چهارم كمال دين گفتار پنجم گفتار ششم انسان شناسى اسلامى گفتار هشتم مديريت فقهى، مديريت علمى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
تبديل گرديد. اما در واقع آنچه در پى تبدّل فرهنگها تغيير يافت، شكل روابط و پوستهى زندگى آدمى بود، در حالى كه لبّ اين حقيقت و ذات اين هويت همچنان دست نخورده باقى ماند. از نگاه اسلام انسانها، چه آحاد افراد انسان در يك زمان و چه در زمانهاى مختلف، با تمام تفاوتى كه در ظاهر از حيث فرهنگ، دانش، و آداب و رسوم دارند، از نوعى اشتراك و وحدت هويت با يكديگر برخور دارند. هويت واحد انسانى امرى است كه هم قرآن بر آن شهادت مىدهد، هم نگاه و بينش فلسفى آن را اقتضا مىكند و هم دانشهاى تجربى در ساحت علوم طبيعى و علوم انسانى چنين نگرشى دارند. از نگاه قرآن انسان موجودى است كه از يكسو فطرتى الهى و از سوى ديگر، طبيعتى مادى دارد، فطرت او را به سمت معارف بلند، معنويات، و خيرات دعوت مىكند و طبيعت او را به حضيض مادّت، شهوات و شرور فرا مىخواند. حيات انسان صحنهى مبارزهى دائم بين طبيعت و فطرت اوست. اگر طبيعت انسان بر فطرت غلبه كرد و او مسير طبيعت را پىگرفت، از نگاه قرآن اين انسان، انسانى است وارونه; و منحرف و اگر فطرتش غالب شد و طبيعتش در مسير فطرت قرار گرفت، در اين صورت اين انسان، انسانى است كه در مسير هدايت قرار گرفته و در طريق حق قدم برداشته است.