و شايد ميان ائمه و برجهاى دوازده گانه، و ماههاى دوازده گانه ارتباطى باشد، چنان كه خود ائمه (ع) به اين آيه قرآن استدلال مى كنند: (همانا تعداد ماه ها نزد خداوند دوازده ماه است) ((إنّ عدّةالشهور عندالله اثنى عشر شهرا) سوره توبه، آيه34)و احوال دوازده گانه بشر و زمانهايشان نيز به همين ترتيب است، ما مى بينيم زمانهاى آسايش و شدّت، تندرستى و علت، علم و جهل، امنيّت و ناامنى، ظلم و عدالت، توانگرى و تنگدستى را، چنانكه در معصومين(ع) نيز مرد و زن، ابتدا و انتها و وسط، حاكم و غير حاكم، كودك و جوان و پير مرد، آنانكه در نفس يا آبروى خود متّهم شده اندو غير متّهم، ظاهر و در پس پرده غيب، آزاد و زندانى، جنگجو و صلح طلب، قيام كننده و خانه نشين، ناشر علم و ناشر دعا، فقير و ثروتمند و اسير و غير اسير را ملاحظه مى كنيم، چنانكه برخى از آن بزرگان طرف مشورت خلفا قرار گرفته يعنى اينكه خلفا گاهى با امامان مشورت مى كردند و گاهى امامان، خودشان، مشورت كننده بودند، همچنين پدربزرگ، پدر، برادر، نوه، زوج، زوجه، مادر حضرت زهرا(ع) و كسى كه فرزند يا همسر و يا برادر شايسته و يا منحرف داشته در ميان آنان به چشم مى خورد،و تمام اين احوال براى اين بود تا معصومين(ع) اسوه و الگوى تمام مردم در هر حال و هر زمانى باشند، و در مدت دو قرن و نيم 250( سال) ايام ظهور و زندگيشان در تمام زمانها و حالتهاى مختلف بزرگترين قدر ممكن از اسقامت، هدايت ارشاد، نشر علم و فضيلت و معارف و غيره را از خود بجاى گذاشتند، آن هم به گونه اى بى نظير، از گذشته هاى قديم تاريخ تا كنون، كه بشر خاندانى مانند اين خاندان نديده است، آرى خاندانى كه خداوند متعال اراده كرد پليدى و ناپاكى را از آنان دور كرده و پاك و پاكيزه شان گرداند. ((انّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهّركم تطهيرا)(قرآن كريم) نهم: حال پس از اين سخنها آيا ديگر زمينه اى براى سئوال نهم هست كه چرا تمام معصومين به مقام حكومت نرسيدند؟ گفتيم كه زمانها مختلف و احوال متفاوت است، و هر زمان و هر حالتى نياز به يك نمونه بارز انسانى و اسوه دارد، پس آيا اگر تمامى آنان به حكومت مى رسيدند در طول سالها و قرنها تا پايان دنيا براى بشر در احوال مختلف و زمانهاى پراكنده اش الگو و نمونه مى بودند؟ و در برخى از روايات وارد شده كه پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) به هريك از امامان كتابى داده، كه بر او واجب بود طبق آن كتاب در زمان خودش عمل كند، به اين ترتيب كه دوازده كتاب از سوى خداوند متعال (بمانند حديث قدسى) بر پيغمبر اكرم(ص) براى امامان(ع) وارد شده است. بنا بر اين ائمه اطهار(ع) روش رسيدن به حكومت را مى دانسته، و تواناتر از مردم ديگر بر اين كار بوده اند، لكن خودشان ـ طبق دستور الهى ـ به دنبال حكومت نرفتند، تا بندگان خدا را از جهالت، گمراهى و نگرانى نجات بخشند، و سرمشق ابدى باشند. البته صحيح است كه بر پيغمبر اكرم (ص) و اهل بيت (ع) و شيعيانشان بيشترين و بدترين انواع فشارها، و نابسامانيها وارد آمد، لكن بايد گفت تمام آن خشونتها و رنجها ارزش نجات انسانيت، و قيمت پاسدارى از مكتبى بود كه از بدو آفرينش تا پايان دنيا بى نظير است، چه اينكه بهشت و حتّى بهشت دنيا بدون چشيدن سختيها و فشارها بدست نمى آيد.(حفّت الجنّة بالمكاره)