در صفحه 131و 132 موسوعه تحت عنوان علي(ع) و بيتالمال، به نقل از عقيل بن ابيطالب روايتي بدين مضمون بيان شده است كه شخصي به عنوان ميهمان نزد امام حسين(ع) رفت و از امام براي پذيرايي، درهمي قرض كرد و ناني خريد و براي آن كه تنوعّ باشد به قنبر دستور داد كه در يكي از جنگها، عسلي را كه از يمن براي مسلمانان آوردند، بگشايد. هنگامي كه علي(ع) از اين موضوع اطلاع پيدا كرد، عصباني شد و شلاّق خود را بلند كرد تا امام حسين(ع) را بزند. امام حسين(ع) ميدانست كه اگر پدرش را به عمويش جعفربنابيطالب قسم بدهد، آرام ميگيرد. لذا فرمود: به حق عمويم جعفر نزن، و امام آرام گرفت. آنگاه فرمود: چه چيزي باعث شد، پيش از تقسيم عسلها، از آن استفاده كنيم؟ البته تصميم داشتم بعد از گرفتن سهم خود، به مقداري كه برداشت كردهام، بازگردانم. امام علي(ع) فرمود: پدرت فدايت، گرچه در آن سهيم هستي، ولي نميبايست پيش از آنكه مسلمانان از حقوق خود در عسلها بهرهمند گردند. از آن استفاده ميكردي. اگر نديده بودم كه رسولخدا(ص) دندانهاي ثناياي ترا بوسيد، ضربهاي دردناك ميزدم! آنگاه امام علي(ع) به قنبر پولي داد تا بهترين عسل موجود در بازار را خريداري كند. وقتي عسل خريداري شد، امام علي(ع) آن را در خيكي ريخت و درش را بست و پس شروع به گريستن كرد و تفرمود: خدايا حسين را ببخش كه او نميدانست! اين روايت از روايت صفحه 37، درباره سنگبازي امام حسين(ع) به مراتب ننگينتر است و جعلي بودنش اظهر منالشمس است. زيرا اولاً آنگونه كه از متن موسوعه مشاهده ميشود، اين روايت از سند درستي برخوردار نيست و به اصطلاح علماي حديث، مرفوع است. چون اينگونه روايت شدهاست: سال معاويه عقيلاً رحمه الله...(ص131 ) راوي خبر يعني عبدالحميد بي ابيالحديد، سند روايت خود را ذكر نكرده است. ثانياً از چند جهت با اصول مسلّم و عقايد صحيح شيعه در تعارض است: نخست آنكه امام حسين (ع) در آن به دست درازي به بيتالمال متهّم شدهاست و چنين چيزي در حق يك مسلمان مؤمن بعيد، و در حق شخصيتهاي بزرگي چون سلمان و ابوذر بسيار دور است چه رسد به مقام امام معصوم كه در عمرش حتّي در طفوليت، هرگز دچار خطا ولغزش نشدهاست. دليل اين مطلب را پيشتر، ذيل عنوان: سنگبازي امام حسين(ع)، ذكر كرديم. آنچه در اينجا ميتوان براي فايده بيشتر ذكر كرد، نقل سخن برخي از فلاسفه و علماي كلام از جمله علامه شيخ محمد رضا مظفر و محقّق سبزواري و علامه حلي و محقّق كاشاني و شيخ مفيد ميباشد كه ميگويند: عصمت در انبيا و او صيا، در اعتقادات و تبليغ و در احكام و افعال از صغاير و كبائر است. مرحوم مظفّر در اين باره گويد: علماي اماميه، معتقدند كه ائمه اطهار مانند انبيا از انجام تمامي كارهاي قبيح و ناپسند از خردسالي تا هنگام مرگ، چه عمدي و چه سهوزى، معصومند و آنان برپادارندگان و حافظان شرعاند. محقق كاشاني در روايتي به نقل ا زامام صادق درباره ويژگيهاي امام گفته است: كل ما كان لرسول الله فلنا مثله الاالنبوه و الزواج. هر آنچه كه براي رسول خدا بود، براي ما نيز مانند آن هست مگر نبوّت و تسهيلاتي كه او در امر ازدواج داشت. وي بعد از نقل اين خبر به صراحت گويد: هر صفتي كه پيامبر دارا است بايد امام هم داشته باشد، جز مقام نبوت. در بيان اين كه رسولخدا(ص) هيچگاه دچار خلاف و اشتباه نشده، شيخ مفيد گويد: پيامبر ما محمّد(ص) از دوراني كه خداوند او را خلق كرد تا آنگاه كه روحش را قبضه فرمود، هيچگاه نه از روي تعمّد و نه از روي نسيان، خلافي را مرتكب نشد. علامه حلّي در ابراز اين حقيقت كه امام هيچگاه دچار خطا و اشتباه نميشود، گفته است: امام براي جلوگيري از خطايي كه از مكلّفين امكان وقوعش ميرود، نصب شده است. اگر او هم جايزالخطاء باشد، بايست براي جلوگيري از خطاي او، امام ديگري نصب شود و اين موجب تسلسل باطل است. تعارض ديگر اين روايت با اصول مسلّم شيعه در اين است كه امام علي(ع)، امام حسين(ع) را به جهل و ناداني نسبت داده كه اين مطلب خود به بياساس بودن اصل اين روايت دلالت ميكند. لذا ميتوان استنباط كرد كه دشمنان اهل بيت براي آنكه از مقام والاي آنان بكاهند، دست به جعل چنين رواياتي زدهاند. مطلب ديگري كه جعلي بودن اين روايت را روشن ميكند، اين است كه رويداد مزبور، ظاهراً در زمان خلافت علي(ع) صورت گرفته است. چون در آن از تصدّي و حفاظت آن بزرگوار نسبت به بيتالمال سخن به ميان آمده است. با اين توجّه اگر زمان وقوع دست درازي را حتّي در سال اوّل زمامداري مولا علي(ع) يعني سال 35 بدانيم، بايد اذعان كنيم كه در آن زمان امام حسين (ع) بالغ بر 32 سال داشته است، چون امام حسين(ع) در سال سوّم هجري، جهان را با وجود مقدّس خويش درخشان نمود. بنابراين، آن عمل كذايي را در زمان تكليف بلكه در دوران جواني خويش مرتكب شده است. با اين توجّه ميتوان به نهايت جهل راويان و ناقلان پي برد. نكته و سؤال ديگري كه در اين روايت وجود دارد اين است كه چرا امام علي(ع) امام حسين(ع) را نزد؟ گرچه پاسخ اين در روايت ذكر شده ولي قانع كننده نيست. علي(ع) فرمود: اگر پيامبر دندان ثناياي تو را نميبوسيد، ترا كتك ميزدم. اگر امام حسين(ع) مستحق تنبيه بود، ميبايست حكم در موردش اجرا ميگرديد چه پيامبر دندان ثنايايش را بوسيده باشد يا نه، آنچه همگان درباره سيره مولا علي(ع) ميدانند اين است كه ايشان از كساني كه مستحق مجازات بودند، به هيچ وجه نميگذشت. گرچه آن فرد جزو خويشان و نزديكانش بوده باشد. سليم بن قيس هلالي گويد: وقتي علي(ع) حكمين را فرستاد فرمود: طبق قرآن و سنت پيامبر حكم كنيد گرچه به قطع رگهاي گلوي من منجر شود.