تعدادي از اخبار كه تحت عنوان، سيرته(ع) مع اعدائه (ص209) عنوان شده، قابل نقد و بررسي است. در يكي از آنها آمده است: ابن كثير روايت كرده كه وقتي خلافت معاويه استقرار يافت، امام حسين به همراه امام حسن نزد معاويه تردد ميكرد و او هم آنها را بيش از حدّ بزرگ ميداشت و به آنان خوش آمد ميگفت و پول زيادي نصيبشان مينمود. امام حسين(ع) فرمود: به خدا كه ديگر نه تو و نه كسي پيش از تو و نه احدي بعد از تو به فردي از ما پول نخواهد داد (ص210). هر كس كه كمترين اطلاعي از سيره ائمه هدي دارد ميداند آنان براي گرفتن جايزه حتي يكبار هم به بدربار و نزد حكام نرفتند. اينگونه روايات كه با سندهاي ضعيف و مخدوش در دست هست، دست پرورده جاعلاني است كه ميخواستند ضمن تحكيم حكومت چون معاويه، چنين جلوه دهند كه ائمه شيعه هم با خلفا و حكام وقت خويش رابطه داشته، حتي عطاياي آنان را با منّت ميپذيرفتند. در روايتي از شيخ در «تهذيب الاحكام » به نقل از حضرت صادق (ع) آمدهاست كه امام حسين و امام حسن(ع) جوايز معاويه را ميپذيرفتند. در سند اين روايت «يحيي بن ابي العلاء» وجود دارد كه مجهول تشخيص داده شده و بنابراين، قابل احتجاج نيست. گذشته از مسأله سند در روايت تهذيب، هيچ اشارهاي به اين نيست كه آن دو بزرگوار پيش معاويه ميرفتند. اگر به صحت روايت تهذيب از سوي امام صادق(ع) اذعان كنيم، بايد با نظري دقيقتر به تحليلش بپردازيم و بگوئيم چون امام معصوم (ع) در حقيقت صاحب اصلي بيتالمال است، ميتواند هر گونه كه صلاح ميبيند، در آن تصّرفت كند. و اگر به عللي چون غضب حكومت توسط خلفاي جور، دستش بظاهر از بيتالمال كوتاه شود، در باطن امر كوتاه نشده و ميتواند كمافيالسابق در آن تصرف نمايد. و با توجّه به همين مطلب است كه ميتواند پولها و اموالِِ ارسالي خلفاي جور را قبول كند و آن را در هر موردي كه ميخواهد به مصرف برساند. با اين نظر بايد گفت كه اطلاق جايزه به اينگونه بخششها به نظر تسامحي و غير دقيق است. چون امام، صاحب اصلي و همه كاره بيتالمال است و ميتواند فعال ما يشاء در آن باشد و دخل و تصرف كند. در روايت ديگري كه نظير روايت قبل است، آمدهاست كه حسن و حسين (ع) وارد بر معاويه شدند. در همان وقت معاويه دستورد داد 000/200 درهم به آنان بدهند و در همان حال گفت: بگيريد كه من پسر هندم. احدي پيش از من و كسي بعد از من آن را نخواهد داد. در دنباله روايت آمده است: امام حسن مردي بسيار خاموش بود و امام حسين(ع) گفت: بخدا سوگند، كسي پيش از تو و بعد از تو به دو مرد كه با شرافتتر و با فضيلتتر از ما باشند، اعطا نخواهد كرد( ص 210 و 211). اشكالات ديگري نيز در تعدادي از روايات اين بخش وجود دارد كه به علت عدم مجال مناسب، از طرح و نقدشان خودداري ميكنيم و تنها به اشاره به آن اكتفا ميكنيم. روايتهاي شماره 28 و 29 و 30 از صفحه 211 تا 212 از امام حسن(ع) فردي بيتحرّك و بيتفاوت ترسيم نموده. از امام حسين(ع) به عنوان فردي خشمگين و تندرو نام بردهاست. نخستين روايتي كه تحت عنوان، جزء الحسن(ع) عندالشهاده، در صفحه 218 بازگو شده، ناصحيح بنظر ميرسد. مطالب پيش گفته كه اشكالاتي اساسي دارد با توجه به مطالعاتي كه نگارنده تا حدود ¼از كل موسوعه داشته، تقديم گرديده و نسبت به مابقي آن اطلاعي ندارد.