مناهج المعارف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
دهنده مظلومانم ، و ديان دينم ، بدرستيکه منم خداي که نيست هيچ معبود بحقي مگر من ، پس هر که اميد بغير فضل من کند ، يا بترسد از غير عدل من ، عذاب کنم او را عذاب کردني که آن عذاب نکنم هيچ احدي را از عالميان ، پس مرا عبادت کن و بس ، و بر من توکل نما و بس ، بدرستيکه من مبعوث نکرده ام هيچ پيغمبري را که پس کامل و تمام کرده باشم ايام عمر او را ، و منقضي شده باشد نبوت و پيغمبري او ، مگر آنکه گردانيده ام ، و مقرر فرموده ام براي او وصيتي ، و بدرستيکه من تفضيل و افزوني داده ام ترا بر همه انبياء ، و تفضيل داده ام وصي ترا بر همه اوصياء ، و گرامي داشته ام ترا بدوشير بچه تو ، و دو فرزند زاده تو حسن و حسين ، پس گردانيده ام حسن را معدن علم خود ، بعد از انقضاء مدت پدرش ، و گردانيده ام حسين را خزانه دار وحي خود ، و گرامي داشته ام او را بشهادت ، و ختم کرده ام براي بسعادت ، پس او فاضلترين کلمه تامه خود را نزد او ، و حجت بالغه خود را با او ، بسبب عترت و فرزندان او ثواب ميدهم و عقاب ميکنم ، اول ايشان سيد عابدين ، و زينت اولياء پيش گذشته منست ، و پسر او شبيه است بجد محمود خود محمد که باقر است يعني شکافنده است مرعلم مرا ، و پسر او شبيه است بجد محمود خود محمد که باقر است يعني شکافنده است مرعلم را ، و معدنست از براي حکمت من ، بزودي هلاک خواهد شد شک آورندگان در جعفر ، رد کننده بر او مانند رد کننده بر منست ، واجب و لازم شده است اين گفتار از جانب من که : هر آينه گرامي خواهم داشت جايگاه جعفر را و هر آينه مسرور و خوشحال خواهم ساخت او را در شيعيان و ياوران و دوستان او ، مقدر شده است ، و مهيا گرديده است بعد از او بسبب موسي فتنه کور بسيار تاريکي ، يعني فتنه