مناهج المعارف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناهج المعارف - نسخه متنی

میر سید ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری (امیرکبیر)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل اول

در اثبات صانع عالم جل شانه و صفات ثبوتيه و سلبيه او
و اثبات عدل و حکمت او و آنچه متعلق بآنهاست

بدانکه آنچه درينقمام اثبات و بيان آن ضرور است ، صفات الهي وسائر خصوصيات جناب اقدس اوست ، والا علم بوجود صانع عالم جل شانه، يا ضروري و بديهي است که احتياج باثبات ندارد ، يا از ثبوت و ظهو بمرتبه رسيده است که حاجت باستدلال نيست چنانکه بعد از اين نيز _ انشاء الله العزيز _ مذکور خواهد شد .

پس بايد دانست که صفات ثبئتيه الهي که از آنها بصفات کماليه نيز تعيبير ميکنند عين ذات اقدس اويند ، باينمعني که بغير از ذات مجرد بسيط مطلق صفت موجود ديگر نيست که بآن ذات قائم شده باشد ، که ذات اقدس ، موجود جدائي بوده باشد ، و صفت او چيز عليحده باشد ، که از براي آن ذات حاصل شده باشد ، همچنانکه در ما ذات چيز عليحده است ، و صفت علم مثلا چيزي عليحده که عارض آن ميشود .

بلکه در حق تعالي بغير ازدات مقدس يز ديگر نيست ، و آن ذات قائم مقام همه صفتهاست ، باين عنوان که اعتبارات چند در آن ذات ميتوان کرد ، و بجهت هر اعتباري اسم صفتي از آن سفتها را بر آن اطلاق ميکنند ، پس آن موجود بسيط را قطع نظر از همه آن اعتبارات ذات مينامند ، و باعتبار آنکه آن منشاء توانائي بر همه کارهاست آنرا قدرت نيز مينامند و باين سبب آن ذات را عامل و قادر مي گويند .

و همچنين در سائر صفات کماليه ، و باين سبب است که آن صفتها هرگز از ذات اقدس الهي منفک و زائل نميتواند شد .

زيرا که بغير از ذات چيز ديگر نيست ، و ذات از ذات يعني از خودش منفک نميتواند شد ، پس هميشه ذات اقدس الهي عالم و قادر و موجود ، و همچنين متصف بسائر صفاتي که مذکور ميشود خواهد بود .

و آنکه گفتيم که صفات الهي عين ذاتست بجهت آنستکه اگر صفتها زائد بر ذات يعني غير ذات ميبودند ، يا قديم ميبودند يا حادت ، و هر دو محالست ، زيرا که اگر قديم باشند تعدد قدما لازم ميآيد ، يعني لازم ميآيد که چندين قديم در عالم موجود باشند و اتفاق همه ملتهاست که قديمي بغير از خداي تعالي نميباشد ، و خدائي و قديم بودن لازم يکديگرند ، پس آنها نيز خدايان ديگر خواهند بود ، و ثابتست که خدا يکيست ، و آن يکي ذات اقدس حق تعالي است .

و اگر حادث باشند لازم ميآيد که حق تعالي که واجب الوجود و قديم بالذاتست محل حوادث بوده باشد ، و آن محال است چنانکه ان شاء الله تعالي _ مذکور خواهد شد .

و همچنين لازم ميآيد که حق تعالي در کمال خود محتاج بغير باشد ، و آن مستلزم عجز و نقس است ، و اتفاقي همه عقول است که حق تعالي بعجز و نقس موصوف نميتواند شد .

/ 627