بسم الله الرحمن الرحيمسپاس بي نهايت خداوند بزرگ را و درود فراوان نبىّ گرامي ْ و اهل بيت پاكش ه را كه واسطه فيض الهي و مبلّغان احكام حيات بخش او هستند، و رحمت و رضوان خداوند بر خميني كبير، ابرمردي كه اسلام را كه از زندگي جدا و از جامعه منزوي گشته و از متن اجتماع به حاشيه و از عمل به حرف كشيده شده بود و از ميدان حاكميت و اداره مردم رانده شده و زينت بخش صفحه هاي كتب گرديده بود، دوباره به صحنه هاي مختلف زندگي انسان متمدّن امروز وارد كرد.او با اراده خداوند و دَمِ مسيحايي اش، جهان را به شگفتي واداشت، و آنچه در ديدگاه عده اي محال مي نمود، ممكن ساخت. و بار ديگر، اسلام، با صلابت او و انقلاب پرشورش، چون خورشيد كه از پس ابر برآيد، درخشيدن گرفت و جهان را غرق نور كرد.از آن پس،جهان بشري - كه از تشنگي معارف اسلامي جانش به لب رسيده بود - به خطاي تأسف بار و طولاني خويش پي برد و پرده غفلت را از ديدگان خود زدود و با شتابي وصف ناپذير، به سوي بازنگري در اين دين نجات بخش قدم برداشت.اكنون درجهان معاصر، مكتب هاي فلسفي مدّعي نجات بشر، كمرنگ و بي اثر شده اند و تنها اسلام است كه روزنه اميد تمامي ملت هاست و اصول اسلامي در همه ابعاد آن مطرح شد، و به راه حلّ هايي كه اسلام در زمينه هاي مختلف نشان مي دهد، توجّه مي شود؛ به عنوان نمونه، از مشكلات اساسي دنياي امروز، كه ساليان متمادي جهان را در دو قطب متضاد قرارداده بود، سيري عدّه اي و گرسنگي افراد بي شماري از انسان هاي محروم است. آيا اين مشكل قابل حلّ است اگر هست راه حلّ كدام است كمونيسم، كاپيتاليسم و يا هيچ كدام.تجربه دهه هاي اخير نشان داد كه هيچ يك از اين مرام ها قادر به حلّ اين مشكل بزرگ و امثال آن نيستند؛ بلكه خود، عامل و مولّد اين گونه مشكلاتند، و راهي براي انسان، به جز بازگشت كامل و همه جانبه به اسلام و قوانين حيات بخش آن باقي نمانده است.در نظام اقتصادي اسلام، براي پركردن شكاف بين زندگي فقير و غني و نيز از بين بردن محروميت و فقر از جامعه، راه حل هايي وجود دارد كه در صورت به كار بستن آن به طور قطع و يقين، در كوتاه ترين مدّت، جهان شاهد نابودي اين پديده شوم حيات بشري خواهد بود. و تحريم اسراف يكي از آن راه هاست كه در اين نوشتار تا حدودي در مورد آن به بحث و گفت و گو خواهيم پرداخت.