استدراج مسرفين - پژوهشی در اسراف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی در اسراف - نسخه متنی

سید مهدی موسوی کاشمری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استدراج مسرفين

ممكن است بپرسيد: چگونه اسراف، و سرپيچي از دستورهاي الهي سلب نعمت را در پي دارد، در صورتي كه ما شاهد افراد و جوامعي هستيم كه با وجود اسراف و تبذيرهاي بي شمار، غرق در نعمت و رفاهند و اثري از قحط و كمبود در ميان آنان ديده نمي شود.

پاسخ اين است كه: آن گونه كه قبلاً اشاره شد، اسراف و تجاوز از حدود الهي جزيي از علّت زوال نعمت است، نه تمام آن. در حقيقت اسراف و معصيت زمينه ساز سلب نعمت به حساب مي آيند؛ گرچه ممكن است، حكمت ها و جهات ديگري پيش آيد، تا از تأثير آن در اين خصوص جلوگيري به عمل آورد. در مورد اين مطلب قرآن كريم مي فرمايد:.

فَلَمّا نَسُوا مِا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنِا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَىْ ءٍ حَتّي إِذا فَرِحُوا بِمِا أُوتُوا أَخَذْنِاهُمْ بَغتْةً فَاِذا هُمْ مُبْلِسُونَ؛(6).

پس آن گاه كه موعظه و هشدارهاي پيامبران را به فراموشي سپردند، درهاي همه نعمت ها را بر روي آنها گشوديم، تا اين كه آنان به وجود اين نعمت ها شادمان گشتند، ناگهان با دست انتقام خود آنان را برگرفتيم و حسرت همه آن لذّت ها و خوشگذراني ها بر دل آنان باقي ماند.مرحوم امين الاسلام طبرسي - قدس سرّه - در ذيل اين آيه از حضرت علي ژ نقل مي كند:.

يَابْنَ آدَمَ، إذا رَأَيْتَ رَبَّكَ يُتِابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ فَاحْذَرْهُ؛(7).

اي انسان، هرگاه ديدي نعمت هاي الهي به سوي توپياپي فرا مي رسد، از او برحذر باشد.

باز ايشان در ذيل همين آيه از حضرت رسول ْ نقل مي كند:.

إذا رَأَيْتَ اللّهَ يُعْطِى عَلَي الْمَعِاصِى فَإنَّ ذلِكَ اسْتِدْراجُ مِنْهُ، ثُمَّ تَلا هذِهِ الآيَةَ؛(8).

هرگاه ديدي خداوند با وجود معصيت به تو نعمت مي دهد، اين از ناحيه او، استدراج به شمار مي رود. آن گاه حضرت اين آيه شريفه را تلاوت فرمودند.

استدراج اين است كه خداوند به انسان و يا جامعه معصيت پيشه فرصت و مهلت كافي دهد و نعمت هاي بيكران خويش را از همه سو به جانب آنان گسيل دارد، تا آن گاه كه فساد و بي بندوبارى، تمامي حيات و زواياي زندگي آنان را در خود گرفت، ناگهان عذاب بي امان او، همه وجودشان را احاطه كرده، در كام خويش فرو برد؛ و چه بسيار اقوام و امت ها در طول تاريخ - كه رشته هاي زيادي از فساد و فحشا در ميان آنها رواج داشته - خداوند به جاي انتقام فورى، به آنان مهلت داده و به عوض سلب نعمت، نعمتشان را افزون كرده است و زماني كه آنان در اين راه به نهايت و اوج خود مي رسيدند، حادثه اي مرگبار به فرمان الهي طومار زندگي آنها را درهم پيچيده و نابود مي نموده است.

مقصود از ذكر اين مختصر، يادآوري اين نكته است كه مرفّه بودن يك انسان و يا جامعه مسرف و بي بند وبار، نشانه لطف خداوند به آن فرد و يا جمعيت نيست؛ بلكه در حقيقت اين نعمت ها و تمديد مهلتها خود جزيي از عذاب الهي براي آنان به حساب مي آيد؛ زيرا به فرموده قرآن كريم، آنها در اين مدّت بر گناه و جرم خود مي افزايند و سبب شدّت و افزايش هر چه بيشتر عذاب خداوند، درباره خويش مي گردند:.

وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْر لأَِنْفُسِهِمْ إِنَّمِا نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذاب مُهين؛(9).

كافران نپندارند كه مهلت ما بدان ها برايشان بهتر است. ما به آنها فرصت مي دهيم، تا بر گناهان خويش بيفزايند و براي آنان عذابي خواركننده مقرر گشته است.

/ 46