كريم خان ومردچاپلوس - دروغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروغ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كريم خان ومردچاپلوس

كريم خان زنددرايام حكومت خودشخصابه شكايات مردم رسيدگي مي كردوبه همين جهت روزي چندساعت ازوقت خودرابه پذيرفتن مردم اختصاص مي دادوطي اين مدت ،هركسي حق داشت به حضوراوبرودومطلب مورد نظرش راباوي درميان بگذارد .

دريكي ازاين روزهاشخصي درحاليكه زارزار مي گريست به ديدن كريم خان آمدوبه محض ورود،خودراروي پاي وي انداخت وشروع به تملق گويي وچاپلوسي نمود .

كريم خان كه تصورمي كردمامورانش درحق اين مرد ظلمي كرده اندواوبراي دادخواهي آمده ،دلش به حال وي سوخت ودستورداداورا ببرندوآرام كنندوهنگامي كه تالم خاطرش فرونشست اورابه حضورببرند .

ساعتي بعد،هنگامي كه مردكمي آرام شده بوداورابه نزدكريم خان بردند .

كريم خان از وي خواست تادرددلش رابه زبان بياورد .

گفت:من ازمادرنابينامتولدشدم و عمري رادرتاريكي محض گذراندم تااينكه ديروزافتان وخيزان خودرابه آرامگاه پدرتان رساندم ودست توسل به سوي مزارشريف آن مرحوم درازكردم ودرحاليكه زار زارمي گريستم ازجناب ايشان تقاضاي شفاكردم وآنقدرگريستم كه دچارضعف شدم و بيهوش افتادم .

درعالم خواب مردي روحاني وجليل القدرراديدم كه بابالينم آمد .

دست برچشمانم گذاشت وگفت:"من ابوالوكيلكم ،توراشفادادم .

اينك برخيزوباخاطرآسوده به هرجاكه مايلي برو!" .

من وقتي ازخواب بيدارشدم ، چشمان خودرابينايافتم واحساس كردم همه چيزرامي بينم .

به همين جهت ازشدت خوشحالي مي گريستم واينك ازباب ستايش وقدرداني خدمت رسيده ام تابه خاطر داشتن چنين پدرباكرامتي به شماتبريك بگويم وبه پاس محبتي كه ايشان درحقم كرده درسلك فداييان شمادرآيم وآماده هرنوع خدمتگزاري وجان نثاري باشم .

كريم خان بعدازشنيدن حرفهاي آن مرددستورداداوراتنبيه كنند .

گروهي ازبزرگان باحيرت جلوآمدندوشروع به شفاعت كردندوآنگاه علت خشم وغضب كريم خان را پرسيدند .

كريم خان درپاسخ گفت:پدرمن تاوقتي زنده بوددرگردنه بيدسرخ الاغ دزدي مي كرد .

روزي هم كه مردخلق خداخالق راشكركردندكه جان چنين مردي راگرفته است .

بعدازبه قدرت رسيدن من ،عده اي چاپلوس براي خوش آيندمن برمحل دفن اومقبره اي ساختندوآن را"عيناق ابوالوكيل "ناميدندواكنون اين مردشيادسعي دارداوراصاحب كرامت معرفي كند .

/ 18