ز معمارى بها دارد، سراى جان فزا دارد
كلاس مكتبش گلشن ، قلوب عاشقان روشن
ز نسل احمد و زهرا، صلوه حق شود برپا
كند برپا نماز حق ، شود غرق نياز حق
چنان گنجى به ويرانه شده احيا و افسانه
الا تا جان به تن دارم ولاى پنج تن دارم
دوام عزت و عمر عزيز حاج سيد مهدى
حياتم را مصفا كن ، بيانم را تو شيوا كن
كه باشد الكن از مدح و ثناى مسجد جامع (189)
چو (مهدى ) (188) پيشوا دارد، كساى مسجد جامع
صفا دارد حضور پيشواى مسجد جامع
به محراب دعا صبح و مساى مسجد جامع
فدا بنموده عمرش را به پاى مسجد جامع
كه هر بيگانه باشد آشناى مسجد جامع
زحى ذوالمتن دارم به بقاى مسجد جامع
تقاضا دارم از فيض دعاى مسجد جامع
كه باشد الكن از مدح و ثناى مسجد جامع (189)
كه باشد الكن از مدح و ثناى مسجد جامع (189)