تاریخچه قم و مساجد تاریخی آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخچه قم و مساجد تاریخی آن - نسخه متنی

محمدرضا کوچک زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صورت مكتوب درآيد، پس از گذشت زمان هاى طولانى براى نويسندگان و محققان يافتن مسجد جامع اصلى مشكل خواهد بود.

به هر حال از نظر ما و بسيارى از نويسندگان مشهور، مسجد جامع قم همين مسجد است ؛ زيرا با توجه به دلايلى كه قبلا اشاره گرديد مسجد جامع ديگرى متصور نيست ، چرا كه مسجدى كه در خاكفرج بوده اكنون به طور كلى ويران گشته و مسجد امام حسن عسكرى عليه السلام نيز داراى مقصوره و ايوان رفيعى نمى باشد كه در برگيرنده نظرات نويسندگان باشد.

9- هنگامى كه به بررسى تاريخ بناى مسجد جامع مى پردازيم و اختلاف نظرها را درباره آن مشاهده مى نماييم حداقل سال تاءسيس مسجد جامع 265 هجرى و حداكثر 755 قيد گرديده است . اگر سال تاءسيس را 265 بدانيم ، اكنون (238) در حدود 1152 سال از تاءسيس آن گذشته و اگر سال تاءسيس آن را 755 هجرى بدانيم اكنون در حدود 662 سال از تاءسيس و ساخت آن مى گذرد.

به هر حال اين جا مسجدى است كه قدمت چند صد ساله دارد.

10 - اما در كتاب گنجينه آثار قم ، تاءليف عباس فيض ، تفاوت فاحشى در مورد تاريخ بنا و اصالت اين مسجد نسبت به ساير نويسندگان به چشم مى خورد.

او بانى مسجد جامع كنونى را سلطان جانى خان پادشاه تاتار تركستان و تاريخ بناى آن را هم به سال 755 نقل مى كند.

همچنين او مسجد ابوالصديم را جداى از مسجد جامع دانسته و با دلايلى آن را در كرده است . از جمله دلايل اين است كه او سبك بناى مسجد جامع را با آثار قرن سوم سازگار نمى داند.

مطالبى را كه ما در اين جا بيان خواهيم كرد مبنى بر تاءييد يا رد نظريه آقاى عباس فيض نيست بلكه جهت رفع شك و شبهه احتمالى بين مردم و مطالعه كنندگان گرامى ، به آن اشاره مى نماييم . اكثر نويسندگان ، اين مسجد را با توجه به شواهد فراوان به عنوان مسجد جامع در نظرگرفته و بانى مسجد جمعه (جامع ) را ابوالصديم و سال تاءسيس آن را 265 هجرى دانسته اند. يكى از مواردى كه يقين انسان را در هر مساءله اى بيشتر مى نمايد، اجماع و تمركز نظرات نويسندگان و صاحب نظران است .

بنابراين ما هم به پيروى از دانشمندان و نويسندگان اين مكان را با احتمالى قوى مسجد جامع مى ناميم .

اما اين مطلب را كه بيان شده سبك بنا با آثار قرن سوم مطابقت ندارد، در نمى كنيم ؛ ولى همان طور كه قبلا بيان شد اين مسجد بارها تعمير و بازسازى و حتى مورد نوسازى قرار گرفته و ناگفته پيداست كه حتما قسمت هايى از اين مسجد طورى ساخته شده كه با همان تاريخ و عصرى كه تجديد بنا شده سازگارى دارد؛ اما مكان مسجد جامع به احتمال قوى همين قسمت بوده و قسمت هايى بر آن افزوده گرديده است .

نتيجه گيرى كلى : 

اگر باز هم بخواهيم از مطالب بيان شده نتيجه گيرى بسيار مختصرى داشته باشيم نكات ذيل را يادآور مى شويم :

الف - مسجد جامع ، گذشته از سوابق تاريخى ، يكى از اماكن مقدس و ويژه است ؛ زيرا علما و صلحاى بزرگى در آن اقامه نماز جماعت داشته و مردم همواره با حضور در اين مسجد باعث نزول رحمت خداوند گرديده اند.

ب - تا به حال كسى نتوانسته با يقين كامل ، مكان اصلى مسجد جامع را بيان كند، بلكه تمام اين نظريان بنا به شواهد و مدارك تقريبا مستدل و قوى بوده است و احتمال آن را افزايش داده است .

اگر ما بتوانيم مكان مسجد جامع را با توجه به موقعيت جغرافيايى شهر در آن موقع مشخص كنيم ، به راحتى و با يقين مى توانيم تاريخ بناى آن را كه 265 هجرى و بانى آن را كه ابوالصديم حسين بن على ين آدم اشعرى بوده ، بيان نماييم .

ج - اين مسجد بارها در زمان هاى مختلف و نيز در همين قرن اخير مورد بازسازى و مرمت قرار گرفته است و ما نبايد چنين تصور نماييم كه اين مكان همان مسجد اوليه قرن سوم است ، بلكه مى توانيم اين مطلب را بگوييم كه در زير اين مسجد بنايى بسيار محكم و استوار بوده است و بعدا آن بنا تجديد گرديده و تعمير شده است ؛ اما باز هم جاى شگفتى است كه اين بناهاى تجديد شده هم كه ساليان سال از قدمت آن مى گذرد هنوز پابرجا و محكم همچون كوه ، مقاوم مانده است .

/ 112