بیشترلیست موضوعات تربيت حرفهاي در بستر ديدگاه اسلام 1. تبيين مسأله 1 ـ 1. توسعه و حرفهگرايي 1 ـ 2. تعليم و تربيت عمومي و دانشگرايي 1 ـ 3. حرفهگرايي جديد 2. دلالتهاي انديشه اسلامي بر تربيت حرفهاي 2 ـ 1. مبادي معرفتي تربيت حرفهاي الف ـ حرفه و رفع موانع تحول آدمي ب ـ حرفه و تكوين هويت ج ـ حرفه به منزله عبادت خدا 2 ـ 2. مبادي ميلي تربيت حرفهاي 2 ـ 3. مبادي ارادي تربيت حرفهاي نتيجهگيري منبع توضیحاتافزودن یادداشت جدید
معارضه با حرفهگرايي، به صورت حمايت از تعليم و تربيت عمومي نيز جلوهگر شده است.از اين منظر، حرفه گرايي به همه نيازها يا استعدادهاي فرد پاسخ نميگويد بلكه تنها بخشي از تواناييهاي وي را شكل ميدهد، در حاليكه آدمي بر حسب موقعيتهاي مختلف زندگي خود، نيازمند چيزهايي بيش از مهارت حرفهاي است. اسكيل بك12(1990) در نقد حرفهگرايي در آموزش عالي و حمايت از تعليم و تربيت عمومي بيان ميكند كه دو جنبه مهمي كه از چشم حرفهگرايي به دور ميماند؛ يكي تربيت اجتماعي و ديگري مسئوليت شهروندي است. به نظر وي، اينها نيز از جمله وظايف خاص دانشگاه است و نميتوان تخصص گرايي را تنها وظيفه آموزش عالي دانست.جريان ديگر در نقد حرفهگرايي از سوي پيروان سنت هرمنوتيك مطرح شده است. هابرماس13 از جمله شناخته شدهترين ناقدان اين سنت است كه آراي وي در تعليم و تربيت منعكس شده است. او نقد حرفهگرايي را از آنجا آغاز ميكند كه ميان دو گونه عمل آدمي تفاوت قائل ميشود: عمل ابزاري يا عقلاني كه بر اساس تنظيم رابطههاي وسيله ـ هدف صورت ميپذيرد و نتيجه آن برقراري اقتدار يا كنترل است و عمل ارتباطي كه مبتني بر فهم متقابل است و ميان انسانها بر قرار ميشود و غايت آن نيز تفهم است. حرفه گرايي تنها معطوف به نوع نخست است و عمل ارتباطي آدميان را مورد غفلت قرار ميدهد. اگر14(1989) بر اساس اين ديدگاه به تحليل و بررسي علل كاهش اقبال عمومي به علم ميپردازد و علت عمده آن را غفلت برنامههاي درسي و فضاي مدارس نسبت به علايق متنوع افراد(همچون علايق كيهان شناختي) و در كانون قرار دادن علايق فني و حرفهاي ميداند.
1 ـ 3. حرفهگرايي جديد
حرفهگرايي سنتي، تحت تأثير برخي از عوامل دچار شكست شد. اين عوامل، علاوه بر نقد و انتقادهاي مخالفان حرفهگرايي، شامل ظهور مهارتهاي پيچيده در قلمرو مشاغل و امور صنعتي است. اينگونه مهارتهاي پيچيده، عملاً تقابلي را كه حرفه گرايي سنتي بر آن استوار شده بود مورد ترديد قرار داد. تقابل ميان آموزش حرفهاي و تدريس دروس نظري و كسب مهارتهاي پيچيده، مستلزم داشتن اطلاعات گستردهاي در دروس نظري است و در اين مورد نميتوان به حداقل اطلاعات نظري اكتفا كرد.در گزارش «كميته توسعه اقتصادي» واشنگتني دي سي در 1985 آمده است: «يادگيري دروس پايه سنتي يعني خواندن، نوشتن، و رياضي ممكن است براي مشاغل سطح پايين كافي باشد، اما به سبب ماهيت همواره متغير كار، مهارتهاي حداقل، براي ارتقاي شغلي كافي نيست. مدارس بايد به تلاش گستردهتري جهت بسط مهارتهاي سطح بالا همچون حل مسأله، استدلال و توانايي يادگيري بپردازند». (كولده،15 1991، ص 454) نياز به مهارتهاي سطح بالا موجب شد كه در جريان حرفه گرايي جديد،16 تقابل حرفهاي ـ نظري كنار گذاشته شود و به عبارت مختلف از يكپارچه كردن آموزشهاي حرفهاي و نظري سخن به ميان آيد. روزن استاك17 (1991) مينويسد: «در مذاكرات 1984 براي تصويب مجدد قانون پركينز18 [در ايالات متحده]، اين كفرآميز تلقي ميشد كه پيشنهاد شود مدارس به يكپارچه سازي تربيت حرفهاي و نظري بپردازند. در مذاكرات سنا در 1989 تقريبا هر سخنگويي به اين امر اذعان كرد كه نيازمند آنيم كه اين دو بخش از نظام تربيتي را يكپارچه كنيم.» (ص 434) مؤلف ميافزايد كه نبايد گمان كرد يكپارچه سازي تربيت حرفهاي و نظري به معناي تركيب آنهاست. به نظر وي بيشتر مدارس يا برنامههاي درسي كه ادعاي يكپارچگي دارند، در واقع، دانشآموزان را به منزله جامهايي در نظر گرفتهاند كه از هر يك از دو نوشيدني حرفهاي و نظري مقداري در آنها ريخته ميشود، در حاليكه يكپارچه سازي، مستلزم تجديد سازمان كامل دبيرستانهاست. مراد از تجديد سازمان آن است كه دروس حرفهاي و نظري، به جاي آنكه در برنامه صرفا در كنار هم ولي بي ارتباط با هم باشند كاملاً به هم ناظر باشند. به عبارت ديگر، تربيت حرفهاي، راهي است متفاوت براي آموختن همان مفاهيم و مهارتهايي كه دانشآموزان رشتههاي نظري ميآموزند. بنابراين، مثلاً آموزش رياضيات در سطحي كه در رشته نظري تدريس ميشود، در آموزش حرفهاي نيز ميتواند مطرح باشد اما به شكل كاملاً كاربردي و در جهت انجام كار مورد نظر به نحو مؤثرتر. لازمه اين امر آن است كه معلمان جنبههاي نظري و حرفهاي مورد نظر، برنامهاي يكپارچه و مشترك داشته باشند و به صورت تدريس گروهي19 به كار بپردازند.علاوه بر يكپارچه ساختن آموزش حرفهاي و نظري، در حرفهگرايي جديد به اين نكته نيز توجه شده است كه دانشآموزان همه جنبههاي شغل يا حرفه مورد نظر را بشناسند و بفهمند.