2. دلالتهاي انديشه اسلامي بر تربيت حرفه‏اي - تربیت حرفه ای در بستر دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تربیت حرفه ای در بستر دیدگاه اسلام - نسخه متنی

خسرو باقری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. دلالتهاي انديشه اسلامي بر تربيت حرفه‏اي

در اين قسمت برآنيم تا دلالتهاي ديدگاه اسلام بر تربيت حرفه‏اي را مورد بحث قرار دهيم. انسان در ديدگاه اسلام، به منزله «عامل» نگريسته مي‏شود يعني به منزله موجودي كه رفتارهاي تعيين كننده هويت وي، مبتني بر مبادي معرفتي، ميلي و ارادي است.(باقري، 1374) اگر بخواهيم بر اساس مدل «انسان به منزله عامل»، به بحث در مورد تربيت حرفه‏اي بپردازيم بايد بگوييم كه كار و حرفه به منزله «عمل» نگريسته مي‏شود؛ به عبارت ديگر، لازم است انجام كار و حرفه، مبتني بر مبادي معرفتي، ميلي و ارادي ويژه‏اي صورت پذيرد تا بتوان آن را به منزله عمل در نظر گرفت. شرح اين مطلب را خواهيم آورد، اما پيش از ورود در بحث، ذكر اين نكته لازم است كه حرفه را به منزله عمل نگريستن، راه ما را از مهارت‏گرايي جدا خواهد كرد. «مهارت»، مفهومي رفتارگرايانه است و به نحوه انجام كار ناظر است، در حالي‏كه «عمل» به مفهوم اسلامي آن، ضرورتا مبتني بر مبادي معرفتي، ميلي و ارادي است. بر اين اساس، تربيت حرفه‏اي را معادل مهارت‏آموزي در نظر گرفتن، مغالطه‏آميز خواهد بود، زيرا حرفه به منزله عمل، واجد چيزي بيش از مهارت است. تربيت حرفه‏اي مستلزم فراهم آوردن صورت معيني از مبادي براي رفتار مهارت‏آميز است. حال به بررسي اين مطلب مي‏پردازيم كه اين صورت معين، بر حسب ديدگاه اسلامي چيست. در اين بررسي، مبادي معرفتي، ميلي و ارادي تربيت حرفه‏اي را به ترتيب مورد بحث قرار خواهيم داد.

2 ـ 1. مبادي معرفتي تربيت حرفه‏اي

يكي از پايه‏هاي تربيت حرفه‏اي را تلقي‏ها و معرفت هايي تشكيل مي‏دهد كه رفتار مهارت‏آميز بايد بر آن مبتني باشد. بر اساس اين ويژگي، لازم است اولاً، ميان مهارتهاي آموخته فرد و منظومه فكري و معرفتي او، ارتباطي عميق و وثيق برقرار باشد. در غير اين صورت، تربيت حرفه‏اي دچار نوعي گيسختگي است كه مي‏توان از آن به «رخنه معرفتي» تعبير كرد. رخنه معرفتي، حاكي از آن است كه مهارتهاي آموخته فرد، به منزله جزيره‏اي جدا افتاده از افكار و انديشه‏هاي اوست. اين در صورتي است كه نظام تربيتي توانسته باشد معرفتها و انديشه‏هاي استواري را در فرد شكل دهد، اما در پيوستن رفتار مهارتي او با منظومه معرفتي مذكور درمانده باشد. در صورتي كه چنين منظومه‏اي اصولاً فراهم نيامده باشد، به جاي رخنه معرفتي، از «فقر معرفتي» بايد سخن گفت.

ثانيا، نه تنها بايد ميان رفتار مهارتي فرد و منظومه فكري استواري در وي، ارتباط برقرار شود، بلكه اين ارتباط بايد متضمن توجيه معرفتي مناسبي نسبت به رفتار مهارت‏آميز باشد. اين توجيه معرفتي، مستلزم آن است كه نقش و منزلت مهارت و حرفه، در مجموعه زندگي انسان و حركت وي به سوي غايت‏هاي مطلوب مشخص شود. حاصل اين امر آن است كه مهارت و حرفه، «معناي» ويژه‏اي خواهد يافت. به عبارت ديگر، يك مهارت يا حرفه، مجموعه‏اي از حركات است كه با قرار گرفتن در بستر منظومه معرفتي فرد، معناي معيني مي‏يابد. با نگريستن به مسأله از اين زاويه، مي‏توان گفت كه تفاوت تربيت حرفه‏اي با مهارت گرايي در اين است كه در تربيت حرفه‏اي، فرد در حركات مهارتي خود، معنايي را در مي‏يابد كه حاصل قرار دادن آن در مسير نيل به غايتهاي مطلوب است. اما در مهارت گرايي، چنين معناي غايت گرايانه‏اي وجود ندارد و اگر بتوان از معنايي در آن سخن گفت، معنايي ابزارگرايانه خواهد بود. به عبارت ديگر، در اين منظر، مهارت به منزله وسيله‏اي است كه ما را به محصول آن نايل مي‏كند. اين ارتباط بلافصل ميان مهارت و محصول آن، حاكي از آن است كه در مهارت گرايي، معناي مهارت، از خود آن فراتر نمي‏رود. تربيت حرفه‏اي هنگامي رخ مي‏دهد كه فرد با در اختيار داشتن توجيه معرفتي مناسبي، در حركات مهارتي خود، معناي غايت گرايانه‏اي بيابد.

در ديدگاه اسلام، فراهم آوردن چنين پايه معرفتي براي حرفه، مورد توجه قرار گرفته و مي‏توان آن را به منزله يكي از شروط تربيت حرفه‏اي در نظر گرفت. ابعاد مختلف اين پايه معرفتي به شرح زير است:

/ 17