نوروز در منابع كهن شيعي - نوروز در فرهنگ شیعه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نوروز در فرهنگ شیعه - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بنابر اين، نخستين سالي كه روز اول فروردين آن دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعي بود، سال 467 (يا 471) بوده است.2

دانسته است كه سال قمري، به عنوان سالشمار پذيرفته شده در آيينهاي ديني در دين مبين اسلام پذيرفته شده و در ميان مردم و كتابهاي تاريخي مرسوم بوده است. در كنار آن سال شمسي، به دليل ثبات آن در تعيين فصول، هميشه به عنوان سال مورد استفاده در امر كشاورزي و خراج و جز آن، اهميت خود را حفظ كرده و در تقاويم محاسبه و ياد مي‏شده است. تطبيق اين دو روز شمار با يكديگر در فرهنگهاي مختلف هميشه مورد بحث واقع شده و راه حلهاي مختلفي براي آن عرضه شده است. سيري از اين تطبيقها در ميان تاريخ قمري و شمسي را تقي‏زاده مورد بحث قرار گرفته است.3

در سال 1304 شمسي (1343 قمري مطابق 1925 ميلادي) در ايران، تقويم شمسي، به عنوان تقويم رسمي پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سي و يك روز، و پنج ماه دوم را سي روز و اسفند را بيست و نه روز قرار دادند كه هر چهار سال، سي روز محاسبه مي‏شد. سالي كه اسفند آن سي روز بود، آن را سال كبيسه ناميدند.4 در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز مبناي محاسبه سال شمسي بوده و سال قمري نيز در كنار آن به عنوان تقويم ديني مورد تأكيد قرار گرفت.

اين بود اجمالي از نوروز در تقويم شمسي. مهمترين نكته آن، اين است كه نوروز تا سال 467 درسال متغير بوده وپس ازآن درآغازاعتدال ربيعي قرارگرفته واز آن پس تغييري نيافته است.

نوروز در منابع كهن شيعي

در آغاز بايد اشاره كنيم كه مقصود از منابع كهن منابعي است كه تا زمان شيخ طوسي تأليف شده است. آنچه كه در باره نوروز در اين منابع آمده، به شرح زير است:

نخست آن كه نجاشي ذيل شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وهب سنجاري نوشته است كه وي از ثقات اصحاب است و كتابهايي داشته از جمله كتاب ما رُوِي في يوم النيروز.5 روشن نيست حجم رواياتي كه وي در اين كتاب جمع آوري كرده چه اندازه بوده است. گفتني است كه صاحب بن عباد كه بايد او را با احتياط شيعه معتزلي دانست، كتابي با عنوان كتاب الاعياد و فضائل النيروز داشته است.6

در منابع كهن، چند روايت نيز در باره نوروز آمده، كه به اين ترتيب است:

1 ـ نخست روايتي از ابراهيم كرخي كه ضمن آن از امام صادق عليه‏السلام سؤال شده كه شخصي مزرعه بزرگي دارد. در روز مهرگان يا نوروز، هدايايي (از طرف كساني كه بر روي آن كار مي‏كنند) به او داده مي‏شود. آيا بپذيرد؟ حضرت فرمود: آنها كه هديه مي‏دهند مسلمانند؟ ابراهيم مي‏گويد: آري. حضرت فرمود: هديه آنها را بپذيرد.7

2 ـ روايت ديگر چنين است كه در روز نوروز به اميرالمؤمنين عليه‏السلام گفته شد: اليوم النيروز. حضرت فرمودند: اصنعوا كل يوم نيروزا هر روز را نوروز كنيد.8 و نقل ديگر همان روايت آن كه حضرت فرمود: نيروزنا كل يوم.9 اين همان روايتي است كه در آن گفته شده در روز نوروز به آن حضرت، فالوذج هديه كردند و حضرت اين پاسخ را دادند. در حاشيه نسخه‏اي از فهرست ابن‏نديم آمده كه ثابت بن نعمان بن مرزبان، پدر ابوحنيفه، يا جد او همان كسي بود كه فالوذج به امام علي عليه‏السلام هديه كرد و حضرت فرمود: نوروزنا كل يوم يا مهرجونا كل يوم.10 تعبيري كه صاحب دعائم آورده قدري متفاوت است. در آنجا آمده: وقتي فالوذج به امام اهدا شد، حضرت دليلش را پرسيد؛ گفتند: امروز نوروز است. حضرت فرمود: فنيروزا ان قدرتم كل يوم. يعني تهادوا و تواصلوا في الله.11 اين روايت را بخاري نيز در التاريخ الكبير آورده است.12

به جز آنچه از من لايحضر نقل شد، در آثار صدوق، اشاره‏اي به نوروز نشده است. تنها در عيون اخبارالرضا عليه‏السلام ضمن اشاره به داستان زيدالنار آمده كه جعفر بن يحيي برمكي بعد از كشتن ابن افطس علوي، سر وي را همراه هداياي نوروز نزد هارون فرستاد.13 صدوق هيچ اشاره ديگري به نوروز نكرده است.14 گفتني است كه در آثار شيخ مفيد نيز، كلمه نوروز يا نيروز يافت نشد.15

/ 16