بررسي نظريه:«طلاق حاكم و ماهيت حقوقي آن» - بررسی نظریه:طلاق حاکم و ماهیت حقوقی آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه:طلاق حاکم و ماهیت حقوقی آن - نسخه متنی

سید علی علوی قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بررسي نظريه:«طلاق حاكم و ماهيت حقوقي آن»

سيد علي علوي قزويني

چكيده:

ازدواج در اسلام، ميثاق مقدسي است كه بنيان آن بر اصل عدالت، استوار است و در پرتو اين اصل اساسي است كه حقوق و تكاليف زوجين تفسير و توجيه مي‏شود. بنابراين هر چند طلاق حق طبيعي مردان است ولي به شرط آنكه روابط او با زن جريان طبيعي خود را طي كند. ولي هر گاه مردي بناروا حقوق زن را رعايت نكرده و از اختيارات خود سوء استفاده كند و بناي ناسازگاري و اجحاف به زن را فراهم آورد، آيا زن در چنين شرايطي نيز همچنان بايد ناظر تعديات شوهر بوده و بر ظلم او صبر كند تا چراغ عمرش خاموش شود؟ آيا اسلام كه منادي عدالت است با اين منطق موافق است؟ بي گمان اين طرز تفكر با اصول مسلم اسلام تنافي آشكار دارد، از اين رو به استناد دلايل فقهي معتبر در چنين مواردي، زن مي‏تواند از محكمه درخواست طلاق كرده و حاكم نيز عليرغم ميل شوهر او را طلاق خواهد داد. اثبات اين موضوع هدف اساسي مقاله اي است كه در پيش رو داريد.

ديباچه

حق طلاق، يكي از حقوق طبيعي و فطري است كه خداوند آن را در اختيار مردان قرار داده است. درقرآن كريم نيز آيات مربوط به طلاق، عموما خطاب به مردان مي‏باشد از قبيل:

«و ان عزموا الطلاق فانّ اللّه سميع عليم» (بقره/ 227) «يا ايها النبي اذا طلقتم النساء فطلقهوهن لعدتهن» (طلاق/ 1) «الطلاق مرتان، فامساك بمعروف او تسريح باحسان...» (بقره/ 221) «فاذا بلغن اجلهنّ فامسكوهن بمعروف او فارقوهن بمعروف ...» (طلاق/ 2)

همچنين در روايت نبوي معروف آمده است: «الطلاق بيد من اخذ بالساق»1 در احاديث خاصّه نيز، روايات متعددي در اين زمينه وارد شده است مانند روايت ابي جعفر عليه‏السلام :

«انّه قضي في رجلٍ تزويج امرأة و أصدقته هي و اشترطت عليه انّ بيده الجماع و الطلاق، قال خالفت السنة، و وليت حقا ليست باهله، فقضي انّ عليه الصداق و بيده الجماع والطلاق و ذلك السنه»2 امام باقر عليه‏السلام در مورد مردي كه با زني ازدواج كرده و به موجب شرط، اختيار آميزش و طلاق را به زن واگذار كرده بود، فرمودند: «با سنت مخالفت كردي و زن نيز بر امري تسلط يافته است كه اهليت آن را ندارد»، سپس چنين قضاوت فرمود كه: «مهريه بر عهده مرد است و نيز اختيار آميزش و طلاق با اوست و اين حكم مطابق سنت است».

بنابراين، اصولاً مردان مي‏توانند همسران خود را بدون موافقت ايشان در هر زمان و حتي بدون علل موجهي نيز، طلاق دهند در ماده 1133 قانون مدني ايران آمده است:

/ 24