در سال 997هـ.ق. ازبكها به سركردگى عبدالمؤمن خان به مشهد يورش بردند. آنان شمارى از علماى اهل سنت را با خود همراه كردند. ابراهيم بيك برادر مرشد قلى خان نگهدارى شهر را به عهده داشت. ازبكها دست به غارت زدند. يكى از فضلاى مشهد به عبدالله خان نوشت:(چرا او دستور تاراج اموال و قتل مسلمانان را داده است؟) علماى اهل سنت به دستور عبدالمؤمن خان در پاسخ وى شيعيان را كافر و مهدور الدّم خواندند. مولانا محمدبن فخرالدين رستمدارى خادم حرم امام رضا(ع) و يكى از علماى نامدار خراسان در پاسخ نوشت:(چون اكثر مفاسد عالم از نيك و بد اغراض دنيوى است و مناسب آن است كه ارباب فضل از اين اغراض مبرّا و منزجر شوند بلكه بعد از عمرى كه افاضل ماوراء النّهر به حوالى مشهد مقدس تشريف آورده اند فقيران را از ابناى خويش شمارند و اگر به واسطه قهارت نواب خاقان فريدون مكان اين فقيران از شهر بيرون نتوانند آمد ايشان حرمت عزّت امام انام به جاى آورده به سعادت زيارت مستسعد شوند و اين فقيران به بركت قدوم آن عزيزان فيروزى يابند. اين معنى به وجود نيامده فتوى به قتل فقيران دادند. بارك اللّه اعظم اجوركم واصلح اموركم.)39در آخرين نامه علماى ماوراءالنّهر آمده است: