يورش عبدالمؤمن خان و شهادت شهيد ثالث - سیری در آفاق (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیری در آفاق (1) - نسخه متنی

غلامرضا جلالی نائینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در سال 984 شاه طهماسب در مشهد از دنيا رفت و در حرم دفن شد درگيرى دو فرزند وى: حيدر و اسماعيل سبب سست شدن پايه هاى دولت صفوى شد و ازبكها به رهبرى فرمانرواى نيرومند خود عبدالله دوّم بر خراسان چيره شدند و هرات را محاصره كردند.

عبدالله خان آدم سخت گيرى بود و نزد فاضل روزبهان درس خوانده بود. او كتاب مقاصد المتكلمين را به نام وى نوشت و كتاب ابطال الباطل را در نقض كشف الحق علامه حلى به رشته تحرير در آورد. سپسها قاضى نورالله شوشترى كتاب احقاق الحق را در نقد ابطال الباطل تحرير كرد.

درگيرى فرزندان شاه طهماسب براى هيچ كدام سودى نداشت و به جاى يكى از آن دو عباس ميرزا فرزند محمد خدابنده پسر نابيناى شاه طهماسب به سرپرستى على قلى خان شاملو اعلان سلطنت كرد.

او وارد مشهد شد و از مردم خواست تا در دامنه كوه سنگى (كوه سناباد) جمع

شوند. تخت بلند و با شكوهى دامنه كوه نصب كرد و عبدالله شهيد شوشترى معروف به شهيد ثالث مجتهد بزرگ وقت خراسان كمر او را به عنوان شاه ايران بست و خطبه شاهى به اسم شاه عباس خوانده شد.38

يورش عبدالمؤمن خان و شهادت شهيد ثالث

در سال 997هـ.ق. ازبكها به سركردگى عبدالمؤمن خان به مشهد يورش بردند. آنان شمارى از علماى اهل سنت را با خود همراه كردند. ابراهيم بيك برادر مرشد قلى خان نگهدارى شهر را به عهده داشت. ازبكها دست به غارت زدند. يكى از فضلاى مشهد به عبدالله خان نوشت:

(چرا او دستور تاراج اموال و قتل مسلمانان را داده است؟) علماى اهل سنت به دستور عبدالمؤمن خان در پاسخ وى شيعيان را كافر و مهدور الدّم خواندند. مولانا محمدبن فخرالدين رستمدارى خادم حرم امام رضا(ع) و يكى از علماى نامدار خراسان در پاسخ نوشت:

(چون اكثر مفاسد عالم از نيك و بد اغراض دنيوى است و مناسب آن است كه ارباب فضل از اين اغراض مبرّا و منزجر شوند بلكه بعد از عمرى كه افاضل ماوراء النّهر به حوالى مشهد مقدس تشريف آورده اند فقيران را از ابناى خويش شمارند و اگر به واسطه قهارت نواب خاقان فريدون مكان اين فقيران از شهر بيرون نتوانند آمد ايشان حرمت عزّت امام انام به جاى آورده به سعادت زيارت مستسعد شوند و اين فقيران به بركت قدوم آن عزيزان فيروزى يابند. اين معنى به وجود نيامده فتوى به قتل فقيران دادند. بارك اللّه اعظم اجوركم واصلح اموركم.)39

در آخرين نامه علماى ماوراءالنّهر آمده است:

/ 17