2. ساده گويى و بى تكلفى - نگرشی به مکتب اخلاقی امام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگرشی به مکتب اخلاقی امام - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. ساده گويى و بى تكلفى

از ويژگيهاى ديگر مكتب اخلاقى امام ساده گويى و بى تكلفى در بيان تعاليم اخلاقى است . برخى مى پندارند كه به كار بردن الفاظ گران و دشوار واصطلاحات گنگ و پيچيده نشانى از موقعيت علمى است و به عكس بهره مندى از شيوه روان و ساده علامت كم مايگى و ناچيزى است .اما امام بااين كه مرجعيت عامه و على الاطلاق را به عهده داشت و زعامت انقلاب را به كف گرفته بود بى اعتنا به اين اوهام تاسى به قرآن مجيد و شيوه بلاغ مبين را برگيزده . روشى كه انبياءالهى نيز بر آن رفتند و زبان مردم را ملاك گرفتند : (و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبين لهم) . 9 چنانكه رسول اكرم[ ص] مى فرمايد:

انا معاشرالانبياءامرناان تكلم الناس على قدر عقولهم . 10

ما پيامبران ماموريم كه با مردم به اندازه خودشان سخن بگوئيم .

امام به درستى توان دريافتى و حال و هوا و ذوق مخاطبش را در نظر مى گرفت و خاطر شنونده را به تلخى ابهام و تكلف نمى آزرد.

پيامبر[ص] در برابر گفتار فضل فروشانه و پر تكلف فردى كه در خدمت آن حضرت سخن مى گفت فرمود:

انا واتقياءامتى براء من التكلف . 11

من و پرهيزگاران امتم از تكلف بيزاريم .

آثاراخلاقى بجا مانده ازامام از آفت تكلف 12 پيراسته است . سادگى و روانى آن آثار به گونه اى است كه پيام خود را به روشنى عرضه مى كند و مخاطب را براى فهم آنها نيازمند به بازخوانى و دوباره كارى نمى سازد.

در كارانتقال بلندترين و ناب ترين انديشه هاى اخلاقى و سير و سلوكى دچارابهام نمى گردد هر مخاطبى در خوراستعدادش گوهر مطلوب را بر مى گيرد.امام مصداق كامل و روشن سخن مولااميرالمومنين است :

و آيه البلاغه قلب عقول و لسان عاقل . 13

نشان شيوايى سخن دو چيزاست : دلى آكنده از عقل و زبانى توانا بر گفتار.

لازم به يادآورى است كه : تعاليم اخلاقى امام به بهانه ساده گويى گرفتار سستى و ضعف محتوى نمى باشد و به خاطر دورى ازابهام و تكلف به مطالب تكرارى و پيش پاافتاده گرفتار نيامده است بلكه آموزشهاى اخلاقى امام مانند ديگر درسها و آثار وى از مطلب و آموزش سرشاراست . همانگونه كه ساعتها تحقيق و كوشش را در بحثهاى فقهى اصولى و فلسفى عرضه مى داشت در آثار تربيتى نيز جانمايه سالها تلاش و عمرى تجربه و تفكر واشراق را به دفتر ارشاد مى نگاشت . آنچه ازارشادها و هدايتهاى آن عزيز باقى مانده ضمن سادگى و رسايى آكنده از: آموزش و پرورش تشويق و توبيخ برهان بصيرت سنت و سياست حكمت و حكومت معاش و معاد و عقيده و جهاداست . آثاراخلاقى امام اين باور ناصواب را كه : پنداخلاقى تذكرى صرف و گفتارى چند با آهنگ مخصوص است و نياز به تحقيق و پرمغزى ندارد به بايگانى نسيان سپرد و چنين آموخت آه براى هر درس و بحث (چه فقهى و اصولى و چه اخلاقى و موعظه اى ) بايداز سرمايه انديشه و پژوهش سود جست و پيش از بيان نخست در فكر و جان خود هضم كرد سپس بر صفحه قلب ديگران نگاشت .

امام در كتابهاى گرانقدرى مانند : [اربعين] [ آداب الصلواه] [جهاداكبر] [ اسرارالصلوه] [ شرح جنود عقل و جهل] و... مقامات و مراتب اهل سير و سلوك آداب حضور قلب واخلاق اصول فضايل اخلاق و ريشه بسيارى از رذايل نفسانى واركانى معارف بلند دينى را با مهارت واستادى تصوير مى كرد و مطلب را بى پيرايه مى آغازيد. و بدون معطلى و درازگويى در پى مقصد روان مى شد.

از جدال الفاظ و قيل و قال بيهوده بر كنار بود و هر نكته اى را به صورتى جاندار ساده و پر مغز بيان مى داشت . بااين كه ساده روان عرضه مى كردامااز تكرارهاى ممل و شرح بسطهاى پيش پاافتاده به دور بود.

3. ياس زدايى واميد بخشى

آن كه رسالت استادى و آموزگارى انسان را به دوش دارد بايد مهارت و توانايى كافى را داشته تا به آسانى و شايستگى از عهده كار بر آيد وابلاغ وارشاد وى به

گونه اى باشد كه پيامدهاى زيانبارى نداشته باشد.

بى شك امام از تواناترين ره طى كرده هايى است كه در فهم ديانت و معنويت مى درخشد و تهذيب نفس و تشخيص خطااز صواب را به درستى تدبير مى كند. تعاليم اخلاقى وى هرگز گرفتارايجاد روحيه بى نشاطى ياس آفرينى منفى باقى و ناتوانى نمى گردد بلكه در پى ساختن انسانى اميدوار و كوشا مى رود و در پى آن است كه : تحولى مثبت و تاثيرى شايسته در جان مخاطب بيافريند. همانگونه كه بر مسائل بازدارنده اخلاقى مانند: زهد ساده زيستى مجاهده با هواهاى نفسانى و... تكيه مى كند بر تعاليم وادار كننده مانند: مراعات با نفس رعايت اعتدال بهره مندى از مباحات شرعى و برآورده كردن نيازهاى واقعى نيز مى پردازد.

در باورهاى اخلاقى همانگونه كه : بر ناسپاسى نفس آدمى بى اعتبارى دنيا و وجود عوامل فراوان انحرافى بر سر راه خودسازى اشاره مى كند بر تربيت پذيرى نفس امكان كاميابى شايسته از زندگى و توانايى اراده انسان در بر طرف كردن موانع نيز توجه دارد.

امام از آنان نبود كه :انسان را با لذات شرير و حق ناپذير بداند و گليم نفس او را قابل شست و شو نداند.البته راه آدم شدن را بسيار دشوار و پر سنگلاخ مى ديداما آيه ياس نشستن و دست روى دست نهادن را هم نمى خواند. در توصيه هاى اخلاقى بر شيوه مثبت و نشاط برانگيز رسول اكرم[ ص] سخن راست مى كرد و چراغ[ انذار] و[ تبشير] را با هم مى افروخت .

ياايهاالنبى ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعياالى الله باذنه و سراجا منيرا . 14

اى پيامبر ما ترا فرستاديم كه گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده باشى و به اذن خداوند مردم را دعوت كنى و چراغ فروزان گردى .

پيامبر[ص] معاذ را به سوى يمن فرستاد و دستورالعملى بدين گونه به وى داد :

يسر ولاتعسر و بشر و لاتنفر ... 15

آسان بگير و نه دشوار بشارت ده و بيزارى و رميدگى پديد نياور.

امام در آثار و گفتار اخلاقى خود عواقب اعمال و پيامدهاى خطاها را آنچنان

اغراق گونه مطرح نمى ساخت كه خطا كار را مايوس بسازد و راه بازگشت را براو بربندد. فضايل اخلاقى را نيز آنچنان موشكافانه و بلند عرضه نمى داشت تا عموم تصور كنند كه : دستشان كوتاه است (واز بيم راه نيافتم به حقيقت و باطن اين اوصاف ) بايداز سر خيرش بگذرند.

هم[ خوف] يحيى[ ع] را به عبرت مى نواخت و هم[ اميد] عيسى را به همت مى خواند.امام مصداق روشن آن فقيه هوشمندى بود كه از رحمت خداوند نوميد نمى ساخت واز عذاب اوايمن نمى كرد:

الا اخبركم بالفقيه حقا؟ من لم يقنط الناس من رحمه الله و لم يومنهم من عذاب الله ولم يويسهم من روح الله . 16

مى خواهيد فقيه راستين را معرفى كنم ؟او كسى است كه از رحمت خدا نوميد واز عذاب الهى ايمن نمى سازد واز بخشندگى خدا مايوسشان نمى كند.

آن روى كه امام واقعيتهاى را در تعاليم اخلاقيش در نظر مى گرفت و هوشمندانه گرفتار مطالب ياس آميز نمى شد. تعليمش بر قلبها نفوذ مى كرد و باعث تاثير و تحول در خواننده مى شد. زمزمه گفتار و آهنگ نوشتارش كه سنجيده و حكيمانه ادا مى شد در درون جانها شور مى آفريد و به گفته شاگرد شهيدش مرحوم مطهرى وجد و نشاط و سرمستى داد:

/ 11