اثرات عميق انديشههاى والاى رهبر دينى نهضت اسلامى ايران بر نهضتهاى اسلامى، تنها در بعد نظرى و فكرى محصور نگرديده; بلكه در بعد عملى نيز روند حركت نهضتهاى اسلامى را تحت تاثير داشته است. اين امر در انديشه سياسى حضرت امام نيز از جايگاه بلندى برخوردار بوده است. اگر حضرت امام(ره) صدور انقلاب را به مثابه يك اصل اساسى عنوان نموده و آن را در قالب انتقال تجربيات انقلاب اسلامى ايران تعريف مىكنند، (28) اين امر به مفهوم تاثيرگذارى عينى و عملى انديشههاى سياسى و انقلابى ايشان بر نهضتهاى اسلامى است. از سوى ديگر، اغلب جنبشهاى اسلامى و كشورهاى مسلمان، در روند مبارزات ضد استعمارى شان، از تجربيات و دستاوردهاى عينى انقلاب اسلامى ايران بهره بردهاند كه خود، جنبه هايى از تاثيرپذيرى عملى اين جنبشها از امام خمينى را به نمايش مىگذارد. «امتيازات خاصى كه امام راحل(ره) به جاى گذاشت و بر تمام مردم جهان تاثير نهاد، علاوه بر افكار و سياستهايش، روش حيات و زندگى امام است. روش ساده و خاضعانه با روشى كه براى دنياى معاصر نامانوس است.» (29) دقيقا همين درس زندگى است كه روحيه مبارزه و تقابل كوخ نشينان و مستضعفين در بند را در برابر استكبار و زورمندان جوامع بشرى، جان دوباره بخشيد. در همين زمينه، از زبان يكى از نويسندگان مصرى چنين مىخوانيم: استقلال جديد ناميبيا و موج صلح موجود در جنوب آفريقا به هر صورت، نتيجهاى از اين حركت ايران است. علاوه براين، جمهورى اسلامى ايران با رهبرى امام خمينى، يك حامى سياسى، ديپلماتيك و مادى براى حركتهاى آزادى بخش در جنوب آفريقا و استانهاى مرزى تحتحمايت آن به شمار مىرفت. انقلاب ايران به مستضعفان در حال جنگ جنوب آفريقا نيز كمك دومى در جنگ عليه سلطه نژادى داد. (30) اتكا و اعتماد جنبشهاى اسلامى بر تودههاى مردم به عنوان مهمترين استراتژى موفق و پيروزمند و تكيه بر نيروى معنوى ايمان مردم به دور از سازشهاى سياسى، از مهمترين آثار و دستاوردهاى نهضت دينى حضرت امام بود كه مسير مبارزاتى جنبشهاى اسلامى را روندى جديد بخشيده و به آينده موفق اميدوار ساخت. «نتيجهگيرى ديگرى از انقلاب اسلامى، اين است كه يك نهضت اسلامى نه تنها به خودى خود با مخالفت كليه ابرقدرتها و عمال محلى آنها روبرو مىگردد; بلكه چنين نهضتى براى اينكه اصيل باشد و شانس موفقيت داشته باشد، بايد سازشناپذير بماند.» (31) همچنين سيره عملى و موفق حضرت امام، تامين منافع عموم مردم مسلمان و گره زدن نهضت اسلامى با تودههاى مردم را به عنوان يك استراتژى موفق در مسير مبارزات ضد استعمارى بازگو نمود. «اين انقلاب، نتيجه ديگرى نيز در بردارد. و آن، اين است كه نهضت اسلامى چنانچه با منافع و خواستهاى مردمى به نحو صميمى تلفيق يابد و يا در سطح ايدئولوژى محض محصور نگردد و چنانچه سازشناپذير بوده و هر گونه مشاركت در نظام موجود را رد كند، قادر خواهد بود بر كليه رقباى غير مذهبى سبقت جويد.» (32) و بالاخره اينكه، اسلام تولد مجدد خود را از امام خمينى دارد و او بود كه با احياى ارزشهاى فراموش شده ميليونها انسان، تعجب رهبران غرب و جهانيان را برانگيخت. و دقيقا در همين راستا است كه دشمنان تاريخى انقلاب اسلامى، عاجزانه مجبور به اعتراف مىشوند كه «آيةا... خمينى الهام بخش مبارزات ضد اسرائيلى در لبنان و اراضى اشغالى است و تمامى گروههاى مبارز اسلامى در مصر، فلسطين اشغالى، لبنان، اردن و سوريه را بايد طرفدار امام خمينى ناميد.» (33) پيشگامان جنبشهاى اسلامى در گذشته، عمدتا از رابطه جدى و همه جانبه با تودههاى مردم محروم بوده و همين نكته، يكى از عوامل ناكامى اين جنبشها را تشكيل مىدهد. تاثير عملى امام خمينى بر نهضتهاى اسلامى در ارايه يك استراتژى عينى و موفق مبارزاتى بود كه بر اساس آن، علما و روشنفكران به عنوان پيشگامان جنبش اسلامى با تودههاى مردم تركيب مىگردند. اين، در حالى است كه اغلب پيشگامان نهضت اسلامى، تودههاى مردم را به عنوان جاهل و مسلمان ظاهرى مىخواندند و به همين دليل، از حمايت تودهها نيز محروم مىگرديدند. تركيب علما و تودههاى مردم مسلمان در ايران، قدرت ممتاز و شكستناپذير اسلام را پديد آورد كه رژيم حاكم را سرنگون ساخت.» (34)