اصل دعوت و صدور انقلاب، يكى از اصول اساسى سياستخارجى جمهورى اسلامى است كه حضرت امام(ره) آن را تا سطح اهداف غير قابل تسامح نهضت دينى ايران ارتقا داده و به عنوان رسالت و وظيفه كارگزاران نظام اسلامى معرفى نمودهاند: «مسؤولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (ع) است... مسايل اقتصادى و مادى اگر لحظهاى مسؤولين را از وظيفهاى كه بر عهده دارند، منصرف كند، خطر بزرگ و خيانتسهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنمايد ; ولى اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است، منصرف كند.» (7) حضرت امام خمينى(ره) در جاى ديگر، اصل صدور انقلاب را از ملزومات و تبعات ماهيت دينى و اسلامى آن عنوان نموده و استمرار و دوام آن را مورد تاكيد قرار مىدهند: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مىكنيم، چرا كه انقلاب ما اسلامى است و تا بانگ لااله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنين نيفكند، مبارزه هست و تا مبارزه در هر كجاى جهان عليه مستكبرين هست، ما هستيم.» (8) صدور انقلاب كه در منظومه انديشه سياسى حضرت امام به عنوان يكى از اصول سياستخارجى جمهورى اسلامى عنوان مىگردد، با آنچه بيگانگان و دشمنان انقلاب اسلامى از آن با عنوان كشور گشايى و دخالت در امور و سرنوشتساير ممالك اسلامى ياد و تبليغ نمودهاند، تفاوت جدى و آشكارى دارد; زيرا صدور انقلاب در انديشه سياسى حضرت امام نه به مفهوم دخالت در امور ديگران، كه به معناى ترويج و اشاعه تفكر ظلم ستيزى و استكبار زدايى در ميان ملل مستضعف و اسلامى است. صدور انقلاب به مفهوم انتقال تجربيات ارزشمند يك نهضت دينى است كه بر بنيان باورهاى مكتبى امت اسلامى شكل گرفته و امت در بند و تحت اسارت اسلامى را نويد رهايى و آزادگى مىبخشد. دقيقا يك چنين تلقى از صدور انقلاب است كه جايگاه نهضت دينى ايران و تاثير عميق انديشههاى مكتبى بنيانگذار اين نهضتبر جنبشهاى اسلامى و نهضتهاى دينى را بازگو مىنمايد. «اينكه مىگويم بايد انقلاب ما به همه جا صادر بشود، اين معناى غلط را از آن برداشت نكنند كه ما مىخواهيم كشور گشايى كنيم. ما همه كشورهاى مسلمين را از خودمان مىدانيم. همه كشورها بايد در محل خودشان باشند. ما مىخواهيم اين چيزى كه در ايران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دست آنها را از مخازن خودشان كوتاه كردند، اين در همه ملتها و در همه دولتها بشود. آرزوى ما اين است. معناى صدور انقلاب ما اين است كه همه ملتها بيدار بشوند و همه دولتها بيدار شوند و خودشان را از اين گرفتارى كه دارند و از اين تحتسلطه بودنى كه هستند و از اينكه همه مخازن آنها دارد به باد مىرود و خودشان به نحو فقر زندگى مىكنند، نجات بدهد.» (9) بدين ترتيب، اصل دعوت و صدور انقلاب كه يكى از مفروضات اساسى انديشه سياسى حضرت امام در روابط خارجى با ديگر كشورهاى اسلامى است، ارتباط عميقى را ميان انقلاب اسلامى ايران و نهضتهاى اسلامى به وجود مىآورد. ارتباطى كه در فرايند آن، بنيانگذار نهضت دينى ايران تلاش دارد تا تجربيات عينى و مبارزاتى خويش را همراه با تفكر و باورهاى انقلابى و دينى خويش، به پيشگامان جنبشهاى اسلامى و رهايىبخش انتقال داده و زمينههاى رشد و شكوفايى آنان را فراهم سازد.