هر چند انقلاب اسلامى ايران به رهبرى حضرت امام(ره) يك رخداد سياسى بود كه در درون جامعه ايران صورت گرفت ; اما ويژگى عام و جهانى آن كه برخاسته از عنصر مذهب و خصلت دينى آن بود، موجب مىشد كه اين تحول تاريخى در مرزهاى جغرافيايى ايران اسلامى محدود نمانده و تا اقصى نقاط جهان اسلام و بلكه جوامع بشرى تاثيرات عميق و جدى از خود به جاى گذارد. بدين ترتيب، «رويدادهاى ايران، مهمترين رويدادهاى جهان اسلام طى تاريخ اخير است. اين رويدادها به هيچ وجه يك سرى وقايع مجرد و محدود به شرايط ايران نيست.» (4) بنابراين، انقلاب اسلامى ايران كه تبلور انديشه سياسى رهبرى اين نهضت دينى است، با توجه به خصلت دينى و مكتبى خود به همان سان كه در بعد نظرى خود را در محدوده جغرافيايى خاص محصور ننموده و اهداف و آرمان سياسى - اجتماعى فرا مرزى و جهان وطنى را طرح و پىريزى نموده است ; در حوزه عملى نيز استراتژى و سياستگزارى عملى و عينى خويش را به گونهاى سامان داده است كه دقيقا اهداف جهانى و انسانى انقلاب را كه برخاسته از عقايد دينى مسؤوليت مكتبى يك انقلاب دينى و اسلامى است، مورد توجه قرار داده است. اين نكته در انديشه سياسى حضرت امام در تبيين ماهيت انقلاب اسلامى از اهميتخاص برخوردار مىباشد. در فرازى از سخنان بنيانگذار نهضت اسلامى ايران مىخوانيم: «ما كه نهضت كرديم براى اسلام نهضت كرديم. جمهورى، جمهورى اسلامى است. نهضتبراى اسلام نمىتواند محصور باشد در يك كشور و نمىتواند محصور باشد ; حتى در كشورهاى اسلامى. نهضتبراى اسلام همان دنباله نهضت انبياست. نهضت انبيا براى يك محل نبوده است. پيغمبر اكرم(ص) اهل عربستان است ; لكن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه عالم است.» (5) و در همين راستا، تاثيرگذارى انقلاب اسلامى و انديشههاى دينى و جهانى حضرت امام بر نهضتهاى اسلامى و خيزشهاى رهايى بخش، به دليل رابطه عميق ماهوى و ذاتى آن، آشكار و هويدا خواهد شد. «نهضت مقدس ايران، نهضت اسلامى است و از اين جهت، بديهى است كه همه مسلمين جهان تحت تاثير آن قرار مىگيرند.» (6)