آسیب ‌شناسی مطبوعات جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آسیب ‌شناسی مطبوعات - جلد 1

سید محمدعلی داعی نژاد، حسن رضائی مهر، علی اکبر مؤمنی، ابوالقاسم مقیمی حاجی، عباس بصیر، محمد ملک زاده، هبت الله صدر السادات زاده، احمد شجاعی، محمد جواد نوروزی، مهدی اکبری، محمد امین، غلامحسن محرمی، حمید کریمی؛ تهیه کننده: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم؛ با مقدمه و نظارت: عبدالحسین خسروپناه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. ايشان در تبيين مفهوم جهانى شدن بيان مي‌كند:

«توده‌اى از اقتدار كه در سطح جهانى و بين‌المللى در حال تشكيل است كه خواه ناخواه به اقتدار سنتى دولت‌هاى محلى آسيب مي‌رساند در عين حال اين اقتدار در سطح جهانى «در بسترى از ملاحظات عقلانى و عمومى تكوين يافته كه معطوف به تأمين صلح، تضمين حقوق بشر و جلوگيرى از خودسري‌هاى دولت‌هاى محلى است»!

در اين گفته در آسيب ديدگى اجبارى و قهرى اقتدار سنتى دولت‌هاى محلى از فرايند جهانى شدن، به ميزان توانمندى فرهنگ‌هاى محلى و تفاوت‌هاى موجود در اين زمينه و خاصيّت استحكام و نفوذ ناپذيرى برخى از فرهنگ‌ها و سنّت‌ها اشاره‌اى نشده و ناديده انگاشته شده است. بديهى است از ديدگاه ما ميزان قوت، پايدارى و اقتدار سنتى دولت‌هاى محلى در يك سطح نبوده، قياس هر يك با سايرين احتمالاً قياس مع‌الفارق خواهد بود. بديهى است حكم كلّى در اين باره و چشم‌پوشى از مكاتب نيرومندى كه امكان مقابله و دفاع در برابر تهاجم فرهنگى دارند، از صبغه‌ى علمى خارج است.

ثانياً در تعريف و تبيين جهانى شدن، بايسته‌هاى ارزشى آن گنجانيده شده كه خلط بين بايدها و هست‌ها است. بديهى است جهانى شدن در مفهوم و تحقق عينى خود نسبت به مقولات ارزشى در نقطه‌ى تساوى قرار دارد بطورى كه مي‌تواند عقلانى تحقق يابد، مي‌تواند نه. شايد معطوف به سير تأمين صلح باشد، و شايد نباشد و نيز ممكن است در راستاى تضمين حقوق بشر باشد و يا نباشد. گذشته از اين كه روند جهانى شدن بيش از آن‌كه همراه با جلوگيرى از خودسري‌هاى دولت‌هاى محلى باشد، در راستاى خودسري‌هاى مدعيان سردمدارى دهكده‌ى جهانى است. و اين مطلب بيش از مدعاى فوق اثبات شدنى است.

3. نويسنده در بخشى از مقاله آورده است
:

«مفهوم جهانى شدن را نمي‌توان ساده‌لوحانه در مفهوم قديمى امپرياليسم خلاصه كرد كه ظاهراً بر بسترى از ملاحظات نفع طلبانه و سلطه جويانه استوار بود.»

نگرش خوش بينانه افراطى به مفهوم جهانى شدن، ساده‌لوحانه مي‌نمايد و حاكى از تعمد بر گريز از واقعيات موجود است. انكار استعمار نوين و ماهيت استكبارى در روابط بين‌الملل و ملاحظات نفع طلبانه و سلطه‌جويانه محصول تفكر تسامح گرايانه است كه با نگاه ارزشى به مسائل بيگانه است. جهانى شدن در برهه‌ى كنونى فرايندى است كه به دنبال تسهيل استقرار نظام موسوم به دهكده‌ى جهانى است كه آمريكا كدخداى آن باشد. در اين دهكده، قانون، عدالت، منشور ملل متحد، قوانين بين‌المللى و... همه و همه ابزارهايى براى تحكيم استقرار حاكميت امريكا بر جهان است. به عنوان مثال بايد از حادثه‌ى نيويورك و واشنگتن ياد كرد كه به دنبال خود يك ليست طولانى از اعمال خلاف قانون و عدالت كشورهاى غربى به رهبرى امريكا را به دنبال داشته و خواهد داشت كه اولين نمونه‌ى آن حمله‌ى امريكا به افغانستان به بهانه‌ى مبارزه «جهاني!!!» با تروريسم است.

در اين محاسبه اساساً امريكا يعنى جهان و جهان براى امريكا است و منطق امريكا بايد منطق جهانى تلقّى گشته، همه به دنبال منافع اين كشور باشند. در حالى كه به دنبال بروز جنگ جهانى اوّل و دوّم مشروعيت جنگ به حداقل موارد تقليل يافته كه مي‌توان به موارد فصل هفتم منشور ملل متحد به عنوان مبناى آن اشاره كرد به طورى كه اساساً جنگ تنها در مورد دفاع مشروع براى دولت‌ها مجاز شمرده شده و شوراى امنيت نيز تنها در قالب فصل هفتم مجاز به راه انداختن لشكركشى براى مقابله با تهديد يا نقض صلح و امنيت بين‌الملل است. اكنون امريكا (سردمدار شعار جهانى شدن) سردمدار نقض منشور و زيرپا گذاشتن آن به حساب مي‌آيد و از آنجا كه منطق او «قدرت مشروعيت مي‌آورد» است، صريحاً اعلام مي‌كند كه اساساً نيازى به قطعنامه‌هاى شوراى امنيت هم ندارد. با اين وجود پيداست كه آيا ايجاد رابطه بين جهانى شدن و امپرياليسم از سر ساده‌لوحى است؟ يا انكار و نفى آن؟

/ 33