براى مردان خدا فراز دار، سكوى رفيع و افراشتهاى براى معراج است.به دار آويختن فرزانگان و غيورمردان به همان اندازه كه براى قدرتهاى خودكامه باطل، دليل ضعف و هراس از آشكار شدن حق و تابش نور فضيلت و راستى است; براى شهيدان مصلوب، سرمايه عزت و سند افتخار است. ميثم را به جرم حقگويى و حمايت از خط راستين علوى و سازش نكردن با سلطه جبارانه يزيدى به طرف چوبه دار بردند.ميثم را به دار آويختند. ميثم مرگ را به چيزى نمىگرفت و چنان عادى و بىاعتنا، آن را تلقى مىكرد كه بر خشم دشمن مىافزود. ميثم تمار بر فراز دار با صدايى رسا مردم را براى شنيدن حقايق اسلام و احاديثسرى على عليه السلام فرامىخواند. (26) ميثم مىگفت: هركس مىخواهد حديث مكنون و ارزشمند على عليه السلام را بشنود، پيش از آن كه كشته شوم بيايد. من شما را از حوادث آينده تا پايان جهان، خبر مىدهم. مردم مشتاق، پيرامون او جمع مىشدند. ميثم از فراز منبر «دار» براى انبوه جمعيت، سخن مىگفت. فضايل و شايستگيهاى اهلبيت پيامبر و دودمان على عليه السلام را بازگو مىكرد و خيانتها و فسادهاى بنىاميه را فاش مىساخت.بيان حقايق و افشاگريهاى ميثم، در آن آخرين لحظههاى حيات و از بالاى دار، چنان مؤثر و تكاندهنده بود كه به «ابنزياد» خبر دادند: اين بنده، شما را رسوا كرد. گفت: به دهانش لجام بزنيد. و ميثم، اولين كسى بود كه در راه اسلام بر دهانش لجام زده شد. (27)پس از آن، زبان حقگوى او را، كه به صراحت روز و به برندگى شمشير بود، بريدند. آن كس كه مامور بريدن زبانش بود، به ميثم گفت: هرچه مىخواهى بگو! امير فرمان داده است كه زبانت را قطع كنم. ميثم گفت: فرزند زن تبهكار -عبيداللهبن زياد - خيال كرده است كه مىتواند من و مولايم را دروغگو معرفى كند! اين است زبان من.و آن مزدور، زبان ميثم را از كامش برآورد. . . . (28)ميثم به همان حالتبود، تا اين كه فردايش، از بينى و دهان او خون غليظ مىآمد و بدين صورت، طبق آن پيشگويى، موى سفيد صورتش با خون سرخ، رنگين شد.روز سوم، مردى نزديك ميثم آمد و با نيزه به او اشاره كرد و گفت: به خدا قسم مىدانم كه اهل عبادت بودى و شبها را به مناجات بهسرمىبردى. آن گاه با نيزه، چنان ضربتى بر پهلو يا شكم ميثم فرود آورد كه پيكرش دريده شد و جان پاك آن اسوه صبر و مقاومت و رشادت به افلاك شتافت و ميثم با روح بلندش معراجى والاتر را آغاز كرد; كه هماكنون هم، آن طيران معنوى ادامه دارد و با هر درودى كه از سوى خداجويان پاكدل و وارسته، نثار آن شهيد راه فضيلت مىگردد، مقام و رتبهاش در فردوس اعلا و نزد پروردگار، بالاتر مىرود.